سپاس و ستایش خدای را که اشیا را پدید آورد و آفرینش را به استواری و حکمت نظم بخشید، و آسمانها و زمین را شکافت، در حالی که در آغاز به هم پیوسته بودند. و بندگان را با حکمت خود تقسیم کرد، پس برخی را سعادتمند ساخت و برخی را نگونبخت. و برای سعادت اسبابی قرار داد، که پرهیزگاران آن را پیمودند. آنان با دیدهٔ بصیرت به عواقب امور نگریستند و آنچه را که پایدارتر بود برگزیدند. او را حمد میگویم، هرچند که حق حمدش را نمیتوان ادا کرد. و او را شکر میکنم، که همواره شایستهٔ سپاس بوده است. گواهی میدهم که هیچ معبودی جز خدای یکتا نیست، که بیهمتا و بیشریک است، و مالک همهٔ بندگان است. و گواهی میدهم که محمد صلوات الله علیه بنده و فرستادهٔ اوست، که در آفرینش و اخلاق، برترین بشر است. درود خداوند بر او و بر یار بزرگوارش، ابوبکر صدیق که در پیروی، گوی سبقت را از همگان ربود، و بر عمر عادل که در قضاوت، هیچکس را جانبداری نکرد، و بر عثمان که خود را تسلیم شهادت کرد و از آن روی برنتافت، و بر علی که دار فانی را فروخت و دار باقی را خرید. و نیز بر خاندان و یارانش که به حق دین خدا را یاری کردند، و درود و سلام فراوان بر آنان باد.
برادران و خواهران من: شما اوصاف بهشت و نعمتهای آن، و آنچه از سرور، شادی و خوشحالی در آن است را شنیدید. پس به خدا سوگند، که بهشت شایستهٔ آن است که اهل تلاش برای آن بکوشند، و رقابتکنندگان در راه آن به رقابت برخیزند، و انسان عمر خود را در طلب آن سپری کند، در حالی که از دنیا و لذتهای فانی آن دل کنده است. اگر بپرسید که راه دستیابی به آن چیست و چگونه میتوان به آن رسید، خداوند متعال آن را در وحی خود که بر برترین پیامبرش نازل کرده، روشن ساخته است. چنانکه میفرماید: {وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ * وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ * أُولَٰئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّٰتٌ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ ٱلْعَٰمِلِينَ} [آل عمران: ۱۳۳-۱۳۶] (و بشتابید بهسوی آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن آسمانها و زمین است، و برای پرهیزگاران آماده شده است * همان کسانی که در حال راحتی و سختی انفاق میکنند، و خشم خود را فرو میبرند، و از خطای مردم در میگذرند، و الله نیکوکاران را دوست دارد؛ * و آنان که وقتی کار زشتی انجام دهند یا به خود ستم کنند، الله را یاد میکنند و برای گناهانشان آمرزش میطلبند – و کیست جز الله که گناهان را بیامرزد؟ – و آنان که دانسته بر کار زشت خود اصرار نمیورزند؛ * اینان پاداششان، آمرزش پروردگارشان و بهشتهایی است که در آن، نهرها جاری است، و جاودانه در آن خواهند بود؛ و چه پاداش نیکویی برای اهل عمل!).
اینها برخی از ویژگیهای اهل بهشت است:
ویژگی اول: {لِلمُتَّقِينَ}: یعنی پرهیزگاران، کسانی که با پرهیز از عذاب پروردگارشان، برای خود سپری از طاعت او ساختهاند؛ با انجام آنچه که خداوند فرمان داده، به امید پاداش او، و ترک آنچه که نهی کرده، از روی اطاعت و ترس از عذابش.
ویژگی دوم: {الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ}: یعنی آنان که در حال راحتی و سختی انفاق میکنند. آنان اموالی را که مأمور به انفاق آن شدهاند، به شیوهای شایسته خرج میکنند، از جمله در زکات، صدقات، مخارج واجب بر خانواده، و کمک به جهاد و دیگر راههای خیر. آنان در حال آسایش و فراوانی، به سبب حرص به مال و طمع در افزایش آن، بخیل نمیشوند؛ و در تنگدستی و سختی نیز، به سبب ترس از نیاز، از انفاق خودداری نمیکنند.
ویژگی سوم: {وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ}: یعنی کسانی که خشم خود را فرو میبرند. آنان هنگامی که خشمگین میشوند، غضب خود را کنترل میکنند، نه به دیگران ستم میکنند و نه به سبب خشم، کینهای به دل میگیرند.
ویژگی چهارم: {وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ}: یعنی کسانی که از خطای مردم در میگذرند. آنان کسانی هستند که ظلم و تعدی دیگران را میبخشند و با وجود توانایی بر انتقام، از مجازات آنان چشمپوشی میکنند.
و در سخن خداوند {وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}: اشارهای است به این که عفو، زمانی ستوده و پسندیده است که از روی احسان باشد، یعنی در جایگاه درست خود قرار گیرد و موجب اصلاح و بهبود اوضاع شود.
اما بخششی که سبب افزایش جرم و تعدی فرد ستمگر شود، نه ستوده است و نه پاداشی بر آن مترتب خواهد بود. چنانکه خداوند متعال میفرماید: {فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ} [الشوری: ۴۰] (پس هر کس که ببخشد و در عین حال اصلاح کند [و گذشت او موجب فساد و ظلم بیشتر نشود]، پس پاداش او بر عهدهٔ الله است).
ویژگی پنجم: {وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ}، فاحشه: به گناهانی گفته میشود که بسیار زشت و ناپسند شمرده میشوند و شامل گناهان کبیره است، مانند:
- قتل به ناحق
- نافرمانی و آزار والدین
- خوردن ربا
- تصرف ناحق در اموال یتیمان
- فرار از میدان جنگ
- زنا
- سرقت
و دیگر گناهان کبیره.
اما ظلم به نفس معنای عامتری دارد و هم گناهان صغیره و هم گناهان کبیره را شامل میشود.
آنان هنگامی که مرتکب چنین گناهانی شوند، عظمت کسی را که نافرمانیاش کردهاند، به یاد میآورند و از او میترسند. و نیز مغفرت و رحمت او را به خاطر میآورند، پس در پی کسب اسباب آن برمیآیند. از این رو، از خدا طلب آمرزش میکنند، یعنی میخواهند که گناهانشان را بپوشاند و از مجازات آنها درگذرد.
و در سخن خداوند {ومَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ} اشارهای است به اینکه آنان آمرزش را از غیر خدا طلب نمیکنند، زیرا هیچکس جز او گناهان را نمیبخشد.
ویژگی ششم: {وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ} یعنی، آنان بر انجام گناه پافشاری نمیکنند، در حالی که میدانند آن عمل گناه است، عظمت کسی را که نافرمانیاش کردهاند میدانند و میدانند که مغفرت او نزدیک است. بلکه فوراً از گناه دست میکشند و به سوی توبه میشتابند. زیرا اصرار بر گناه با وجود این آگاهی، گناهان کوچک را به گناهان کبیره تبدیل میکند و فرد گناهکار را به تدریج به مسائل خطرناک و بدتر میکشاند.
الله متعال می فرماید: {قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِين * فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ * وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ * أُولَٰئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ * الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} [المؤمنون: ۱-۱۱]، یعنی: (بهراستی که مؤمنان رستگار شدند. همان کسانی که در نمازهایشان فروتن و خاشعاند. و آنان که از سخن و عمل بیهوده روی میگردانند. و آنان که زکات را ادا میکنند. و آنان که شرمگاه خود را [از حرام] حفظ میکنند. مگر بر همسرانشان یا کنیزانی که مالک آنها هستند، که در این صورت نکوهیده نمیشوند. و هر کس غیر از این را بجوید، پس آنان تجاوزکارند. و آنان که امانتها و پیمانهای خود را رعایت میکنند. و آنان که بر نمازهایشان مواظبت مینمایند. آنان همان وارثان حقیقیاند. که بهشت فردوس را به ارث میبرند و در آن جاودانه خواهند بود). این آیات کریمه چند ویژگی اهل بهشت را در خود جمع کرده است، از آن جمله:
ویژگی اول: {المؤمنون} کسانی که به تمام آنچه باید ایمان داشته باشند ایمان دارند از جمله ایمان به فرشتگان خداوند، وکتابهایش، و پیامبرانش، و روز قیامت، وایمان به قدر خیر وشر آن، به همهٔ اینها ایمان دارند ایمانی که شامل قبول وانقیاد به آنهاست در گفتار وکردار.
ویژگی دوم: {الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ} همان کسانی که در نمازهایشان فروتن و خاشعاند، دلهایشان حاضر و اندامهایشان آرام است. آنان به یاد دارند که در نماز، در برابر خداوند عزوجل ایستادهاند، با کلام او (قرآن) با او سخن میگویند، با ذکرش به او نزدیک میشوند، و با دعاهایشان به او پناه میبرند. پس آنان هم در ظاهر و هم در باطن خاشعاند.
ویژگی پنجم: {وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ} و آنان که شرمگاه خود را از حرام حفظ میکنند. {إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ} مگر بر همسرانشان یا کنیزانی که مالک آنها هستند، که در این صورت نکوهیده نمیشوند.
پس آنها کسانی هستند که خودشان را از وقوع در زنا ولواط حفظ می کنند، چرا که این گناهان سبب انحطاط اخلاقی واجتماعی است، ومعنای حفظ شرمگاه از این معانی نیز وسیعتر است و شامل نگاه و لمس کردن هم می شود.
و در این سخن حق تعالی که: {فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِين} اشارهای است به این که اصل در انجام این کار سرزنش است مگر آنکه با همسر و کنیز خودش انجامش دهد زیرا نیاز طبیعی اینگونه برطرفش میشود و نتیجهٔ آن بیشتر شدن نسل و مصلحتهای دیگر است.
و عموم این سخن حق تعالی که میفرماید: {فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ} دلیلی است بر تحریم استمنا که آن را عادت پنهان نیز مینامند زیرا در غیر همسر و مملوکه انجام میشود.
ویژگی ششم: {وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ} و آنان که امانتها و پیمانهای خود را رعایت میکنند.
تعریف «امانت» شامل هر چیزی از گفتار و کردار و اشیا که شما را به امانتداری گرفتهاند می شود، پس هر کس که رازی به شما گفت شما را امانتدار آن راز قرار داده است، و کسی که کاری پیش شما انجام داد و دوست نداشت که کسی از آن کار مطلع شود شما را امانتدار قرار داده است، و هر کس که مالی به شما داد شما را امانتدار قرار داده است.
عهد و پیمان: هر چیزی است که انسان برای دیگری متعهد میشود، مانند نذر برای خداوند و پیمانهای جاری بین مردم. بهشتیان امانتها و پیمانهایی را که با خداوند و دیگر بندگان بستهاند حفظ میکنند. وفای به قراردادها و شروط مباح نیز در همین پیمان قرار میگیرد.
ویژگی هفتم: {وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ} و آنان که بر نمازهایشان مواظبت مینمایند. کسانی که نمازهایشان را از ضایع شدن و کوتاهی کردن حفظ میکنند، یعنی آن را در وقتش به بهترین وجه با ادای شروط و ارکان و واجباتش ادا میکنند. الله متعال ویژگی بسیاری به جز آنچه ذکر کردیم برای اهل بهشت ذکر کرده است که جویندهٔ آن میتواند به قرآن کریم مراجعه کند.
در احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز ویژگیهای بسیاری برای اهل بهشت آمده است، از آن جمله:
از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هر کس راهی را در پیش گیرد که در آن دانشی بجوید، خداوند راهی بهسوی بهشت را برای او هموار میسازد». به روایت مسلم.[1]
و همچنین امام مسلم از ابو هریره رضی الله عنه روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که خداوند به وسیلهٔ آن گناهان را محو میکند و درجات [شما] را بالا میبرد؟» صحابه گفتند: بله، ای رسول خدا. فرمود: «کامل کردن وضو در سختیها، و زیاد گام نهادن بهسوی مساجد، و انتظار نماز پس از نماز».[2]
و همچنین مسلم از عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هیچیک از شما نیست که وضو بگیرد و وضوی خود را نیکو انجام دهد، سپس بگوید: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ مگر اینکه هشت درِ بهشت برای او گشوده میشود و از هرکدام که بخواهد، وارد میشود».[3]
و از عمر بن خطاب رضی الله عنه همچنین در مورد کسی که با اخلاص سخن مؤذن را تکرار میکند روای شده که این شخص داخل بهشت می شود. به روایت مسلم.[4]
و از عثمان بن عفان رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «هر کس به خاطر رضایت خداوند مسجدی بنا کند، خداوند برای او خانهای در بهشت بنا میکند». متفق علیه.[5]
و از عُباده بن صامت رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «پنج نماز را خداوند بر بندگان واجب کرده است، پس هر کس آنها را بهجا آورد و چیزی از آنها را از روی سهلانگاری ضایع نکند، برای او نزد خداوند پیمانی خواهد بود که او را به بهشت داخل کند». به روایت امام احمد و ابوداوود و نسائی.[6]
و از ثَوبان رضی الله عنه روایت است که او از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد کاری که او را به بهشت داخل میکند پرسید، ایشان فرمودند: «بر تو باد که زیاد سجده کنی، زیرا هیچ سجدهای برای خدا انجام نمیدهی مگر اینکه خداوند به وسیلهٔ آن، درجهای تو را بالا میبرد و گناهی را از تو محو میکند». به روایت مسلم.[7]
و از اُم حبیبه رضی الله عنها روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هیچ بندهٔ مسلمانی نیست که هر روز دوازده رکعت نماز نافله (غیر از نمازهای واجب) برای خداوند متعال بخواند، مگر اینکه خداوند برای او خانهای در بهشت بنا میکند». به روایت مسلم؛[8] و آنها چهار رکعت قبل از ظهر، و دو رکعت بعد از آن، و دو رکعت بعد از مغرب، و دو رکعت بعد از عشا، و دو رکعت قبل از نماز صبح است.
و از مُعاذ بن جبل رضی الله عنه روایت است که به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: مرا به کاری راهنمایی که با آن به بهشت بروم و از دوزخ دور باشم؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «تو از امر بزرگی پرسیدی، اما برای کسی که خدا آن را بر او آسان گرداند، آسان است: الله را عبادت کنی و هیچ چیزی را شریک او قرار ندهی، نماز را برپا داری، زکات بدهی، ماه رمضان را روزه بگیری، و حج خانهٔ خدا را بهجا آوری». به روایت احمد و ترمذی. ترمذی آن را صحیح میداند.[9]
و از سَهل بن سعد رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «همانا در بهشت دری است که به آن ریان می گویند که فقط روزهدارها از آن داخل میشوند، وهیچ کس غیر آنها داخل آن نمیشود». متفق علیه.[10]
و از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «از این عمره تا عمرهٔ بعدی کفارهٔ گناهان است، وحج پذیرفته شده جزایی جز بهشت ندارد». متفق علیه.[11]
و از جابر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هر کس سه دختر داشته باشد و آنها را پناه دهد، هزینهشان را تأمین کند و به آنها رحم نماید، بیگمان بهشت برای او واجب میشود». مردی از میان جمع پرسید: ای رسول خدا! اگر دو دختر داشته باشد؟ پیامبر فرمود: «بله، حتی اگر دو دختر باشند». وبعضی از صحابه گفتند که اگر یک دختر هم می گفتیم پیامبر یک دختر می گفت.[12] به روایت احمد.[13]
و از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد بیشترین چیزی که انسان را وارد بهشت میکند پرسیدند ایشان فرمودند: «تقوای خداوند وخوش اخلاقی». به روایت ترمذی و ابن حبان در صحیحش.[14]
و از عِیاض بن حِمار مُجاشِعی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «اهل بهشت سه گروهاند: حاکم دادگری که اهل بخشش است و برای خیر توفیق یافته است و مرد مهربانی که نسبت به هر خویشاوند و مسلمانی قلبی نرم و رقیق دارد و فرد پاکدامن و خویشتنداری که خانوادهای دارد [و با این حال از دیگران درخواست نمیکند و در پی مال حرام نمیرود]». به روایت مسلم ضمن حدیثی طولانی.[15]
برادران و خواهران من: این ها برخی از احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم بود که بسیاری از ویژگیهای اهل بهشت را به ما نشان میدهد، برای کسی که بخواهد به آن برسد.
از خداوند مسئلت دارم که ما را توفیق بدهد که این کارها را انجام بدهیم، زیرا او کریم و بخشاینده است، و درود وسلام فراوان بر پیامبرمان محمد و بر آل و اصحاب ایشان باد.
علامه ابن عثیمین رحمه الله | ترجمه: جمشید رخشانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]- به روایت مسلم: کتاب الذکر والدعاء والتوبة والاستغفار، باب فضل الاجتماع علی تلاوة القرآن وعلی الذکر (۲۶۹۹).
[2]- به روایت مسلم: کتاب الطهارة، باب فضل إسباغ الوضوء علی المکاره (۲۵۱).
[3]- به روایت مسلم: کتاب الطهارة، باب الذکر المستحب عقب الوضوء (۲۳۴).
[4]- مسلم آن را با معنایش آورده است: کتاب الصلاة، باب استحباب القول مثل قول المؤذن لمن سمعه (۳۸۵).
[5]- به روایت بخاری: کتاب الصلاة، باب من بنی مسجدا (۴۵۰) و مسلم: کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب فضل بناء المساجد والحث علیها (۵۳۳).
[6]- این حدیث طرقی دارد که همدیگر را قوی میکنند. (مؤلف). به روایت احمد (۵/ ۳۱۵) و ابوداوود: أبواب الوتر، باب فیمن لم یوتر (۱۴۲۰) و نسائی: کتاب الصلاة، باب المحافظة علی الصلوات الخمس (۴۶۱).
[7]- به روایت مسلم: کتاب الصلاة، باب فضل السجود والحث علیه. (۴۸۸).
[8]- به روایت مسلم: کتاب صلاة المسافرین وفصرها، باب فضل السنن الراتبة قبل الفرائض وبعدها (۷۲۸).
[9]- به روایت احمد (۲/ ۳۲۶) و ترمذی: کتاب الإیمان، باب ما جاء فی حرمة الصلاة (۲۶۱۶).
[10]- به روایت بخاری: کتاب الصوم، باب الریان للصائمین (۱۸۹۶) و مسلم: کتاب الصیام، باب فضل الصیام (۱۱۵۲).
[11]- به روایت بخاری: أبواب العمرة، باب وجوب العمرة وفضلها (۱۷۷۳) و مسلم: کتاب الحج، باب فی فضل الحج والعمرة ویوم عرفة (۱۳۴۹).
[12]- به روایت احمد (۳/ ۴۲).
[13]- سند آن ضعیف است اما شواهد صحیحی دارد، از جمله این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم که میفرماید: «کسی که با داشتن دختران آزمایش شد و در حق آنان نیکی کرد، آنان حجاب او از آتش دوزخ خواهند شد». به روایت مسلم. (مؤلف). نگا: صحیح مسلم: کتاب البر والصلة والآداب، باب فضل الإحسان إلی البنات (۲۶۲۹) از عایشه رضی الله عنها.
[14]- سند آن قوی نیست، اما متن آن صحیح است. (مؤلف). به روایت ترمذی: کتاب البر والصلة، باب ما جاء فی حسن الخلق (۲۰۰۴) و ابن حبان (۴۷۶).
[15]- به روایت مسلم: کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها (۲۸۶۵).