مجالس رمضانی (۲۳) در وصف بهشت
دریافت فایل

مجالس رمضانی (۲۳) در وصف بهشت

الحمد لله، رسانندهٔ امیدوار به فراتر از آرزویش، و بخشندهٔ درخواست‌کننده بیش از خواهشش، بخشندهٔ مهربان بر توبه‌کننده با عفو و پذیرشش، آفریدگار انسان و برپا کنندهٔ سرایی برای اقامتش، و قرار دهندهٔ دنیا به‌عنوان منزلی برای زندگی او. پس آنکهکه به سبب فرو مایگی‌اش، شرافت آخرت را نشناخت دنیا را وطن ماندگار خود دانست و سرانجام، پیش از رسیدن به آرزویش، با اکراه از آن جدا شد، و آنچه از مال و فرزند اندوخت، او را بی‌نیاز نساخت، تا آنکه در میان سپاهش شکست خورد. آیا کلاغ‌های فراق را نمی‌بینی که بر ویرانه‌هایش نوحه‌سرایی می‌کنند؟ اما آنکه توفیق یافت، فریب دنیا را شناخت و به حضور فریبندهٔ آن دل نبست، بلکه شتابان به سوی آمرزش الهی و بهشتی که وسعت آن به اندازهٔ آسمان‌ها و زمین است و برای کسانی که به خدا و پیامبرش ایمان آورده‌اند، مهیا شده است، روی آورد. گواهی می‌دهم که هیچ معبودی جز الله یکتا، که شریکی ندارد، نیست، گواهی‌ای برخاسته از معرفت به دلیل و اصول آن. و شهادت می‌دهم که محمد، بنده و فرستادهٔ اوست، تا زمانی که نسیم میان شمال و جنوب، و میان باد صبا و دبور در گردش است.درود خداوند بر او و بر ابوبکر، همراهش در سفر و اقامتش، و بر عمر، حامی اسلام با شمشیری که از شکست هراسی نداشت، و بر عثمان، آن صبور بر بلا هنگام نزول آن، و بر علی، آن دلاور که پیش از کشیدن شمشیرش، با شجاعتش به میدان می‌رفت. و بر خاندان و یارانش، و بر آنان که با نیکی از آنان پیروی کردند، تا زمانی که روزگار امتداد دارد، درود و سلام باد.

برادران و خواهران! به سوی آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی بشتابید که وسعت آن به اندازهٔ آسمان و زمین است. در آن نعمت‌هایی هست که نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده، و نه هرگز بر قلب انسانی خطور کرده است.

الله تعالی می‌فرماید: {مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا} [الرعد: ۱۳]، (وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [اين است كه] از زير [درختان و کاخ‌های] آن نهرها روان است، ميوه‌اش و سايه‌اش پايدار است). و همچنین می‌فرماید: {مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ} [محمد: ۱۵] (مثل بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغى است كه] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جوی‌هايى از شيرى كه مزه‌اش دگرگون نشود و رودهايى از باده‏‌اى كه براى نوشندگان لذتى است و جويبارهايى از انگبين ناب و در آنجا از هر گونه ميوه براى آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست). و همچنین می‌فرماید: {وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} [البقرة: ۲۵] (‌و كسانى را كه ايمان آورده‏‌اند و كارهاى شايسته انجام داده‏‌اند مژده ده كه ايشان را باغ‌هايى خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جويها روان است هر گاه ميوه‌اى از آن روزى ايشان شود مى‌گويند اين همان است كه پيش از اين [نيز] روزى ما بوده و مانند آن [نعمت‌ها] به ايشان داده شود و در آنجا همسرانى پاكيزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند).

همچنین حق تعالی می‌فرماید: {وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا * وَيُطَافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا * قَوَارِيرَ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا * وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِيلًا * عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا * وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا * وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا} [الإنسان: ۱۴-۲۰] (و سايه‌‏ها[ى درختان] به آنان نزديک است و ميوه‌‏هايش [براى چيدن] رام * و ظروف سيمين و جام‌هاى بلورين پيرامون آنان گردانده مى‌‏شود * جام‌هايى از نقره كه درست به اندازه [و با كمال ظرافت] آنها را از كار در آورده‏‌اند * و در آنجا از جامى كه آميزه زنجبيل دارد به آنان مى‌‏نوشانند * از چشمه‏‌اى در آنجا كه سلسبيل ناميده مى‌‏شود * و بر گرد آنان پسرانى جاودانى مى‏ گردند چون آنها را ببينى گويى كه مرواريدهايى پراكنده‏ اند * و چون بدانجا نگرى [سرزمينى از] نعمت و كشورى پهناور مى‌‏بينى). و همچنین می‌فرماید: {فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ * لَا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً * فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ {۱۲) فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ * وَأَكْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ * وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ * وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَة} [الغاشية: ۱۰-۱۶] (در بهشت برين‏ اند (۱۰) سخن بيهوده‏‌اى در آنجا نشنوند * در آن چشمه‏ اى روان باشد * تخت‌هايى بلند در آنجاست * و قدح‌هايى نهاده شده * و بالش‌هايى پهلوى هم [چيده] * و فرش‌هايى [زربفت] گسترده).

و همچنین می‌فرماید: {يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ} [الحج: ۲۳] ‌(در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مى‌شوند و لباسشان در آنجا از ابریشم است). و همچنین می‌فرماید: {عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا} [الإنسان: ۲۱] ([بهشتيان را] جامه‏‌هاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر در بر است و پيرايه آنان دستبندهاى سيمين است و پروردگارشان باده‏ اى پاك به آنان مى ‏نوشاند). و همچنین می‌فرماید: {مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ} [الرحمن: ۷۶] (بر بالش سبز و فرش نيكو تكيه زده‏ اند). و همچنین می‌فرماید: {مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِيرًا} [الإنسان: ۱۳]، (در آن [بهشت] بر تخت‌ها[ى خويش] تكيه زنند در آنجا نه آفتابى بينند و نه سرمايى). و همچنین می‌فرماید: {إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ * فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * يَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِينَ * كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ * يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ} [الدخان: ۵۱-۵۵]، (به راستى پرهيزگاران در جايگاهى آسوده [اند] * در بوستان‌ها و كنار چشمه‌‏سارها * پرنيان نازک و ديباى ستبر مى‌‏پوشند [و] برابر هم نشسته‌اند * [آرى] چنين [خواهد بود] و آنها را با حوريان درشت‏ چشم همسر مى‏‌گردانيم * در آنجا هر ميوه‌اى را [كه بخواهند] آسوده خاطر مى‏طلبند).و همچنین می‌فرماید: {ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ * يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} [الزخرف: ۷۰-۷۱]، (شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت‏ شويد * سينی‌هايى از طلا و جام‏هايى در برابر آنان مى‌گردانند و در آنجا آنچه دل‌ها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست] و شما در آن جاودانيد).

و همچنین می‌فرماید: {فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ {۵۷) كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ} [الرحمن: ۵۶-۵۸]، (در آن [باغ‌ها دلبرانى] فروهشته‏ نگاهند كه دست هيچ انس و جنى پيش از ايشان به آنها نرسيده است * پس كدام يک از نعمت‌هاى پروردگارتان را منكريد * گويى كه آنها ياقوت و مرجانند)، و می‌فرماید: {فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ * فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ} [الرحمن: ۷۰-۷۲] (در میان آن باغ‌ها، زنان نیک‌سیرت و نیکوروی، حضور دارند * پس [ای جن و انس] كدام یک از نعمت‌های پروردگارتان را انكار مى‌كنید؟ * حوریانی که در خیمه‌های بهشتی [از چشم بیگانگان] مستورند)، و می‌فرماید: {فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ} [سجده: ۱۷] (هیچ کس نمی‌داند به [پاس] آنچه [این مؤمنان در دنیا] انجام می‌دهند، چه [بسیار پاداش‌ها که مایۀ شادمانی و] روشنی چشم‌هاست، برایشان نهفته است).

و همچنین می‌فرماید: {لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ} [يونس: ۲۶]، (براى كسانى كه كار نيكو كرده‏‌اند نيكويى [بهشت] و زياده [بر آن] است. چهره‌‏هايشان را غبارى و ذلتى نمى‌‏پوشاند اينان اهل بهشتند [و] در آن جاودانه خواهند بود). «حُسنیٰ» همان بهشت است، برای اینکه هیچ منزلی بهتر از این منزل نیست، و «زیاده» نگاه کردن به چهرهٔ با کرامت خداوند متعال است، - خداوند به من و شما این نعمت را با منت و کرم خود عطا فرماید- و آیه‌های قرآن در توصیف بهشت و نعمت‌های آن بسیار فراوان است.

اما احادیث:

از ابوهریره رضی‌الله‌عنه روایت شده که گفت: گفتیم: ای رسول خدا! ما را از بهشت خبر ده، بنای آن چگونه است؟ فرمود: «آجرهای آن از طلا و نقره است، ملاط آن از مشک، سنگریزه‌هایش از مروارید و یاقوت، و خاک آن از زعفران است. هر که در آن داخل شود، در نعمت خواهد بود و هرگز ناامید و نگون‌بخت نخواهد شد، جاودانه خواهد زیست و نخواهد مرد، لباس‌هایش کهنه نمی‌شود و جوانی‌اش هرگز از بین نمی‌رود». امام احمد وترم‍ذی آن را روایت کرده اند.[1]

از عُقْبَة بن غَزْوَان رضی‌الله‌عنه روایت است که او خطبه‌ای خواند و خدا را حمد و ستایش کرد، سپس گفت: «بدانید که دنیا رو به پایان گذاشته و با سرعت پشت کرده است، و از آن جز اندکی باقی نمانده، همچون مقدار کم آب باقی مانده در ظرف که صاحبش بخواهد آن را بنوشد (یعنی بسیار اندک و در حال اتمام است). شما از این دنیا به سوی سرایی منتقل خواهید شد که فنا و زوالی در آن نیست. پس با بهترین اعمالی که در اختیار دارید، خود را برای آن آماده کنید». همچنین، برای ما از درهایی از درهای بهشت یاد شده که فاصلهٔ بین دو لنگهٔ آن، به اندازهٔ مسیر چهل سال راه است. و روزی خواهد آمد که آن دروازه‌ها پر و مزدحم گردند». به روایت مسلم.[2]

از سَهل بن سَعد رضی‌الله‌عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «بهشت هشت دروازه دارد و آن میان دری است که رَیّان نام دارد و از آن، تنها روزه‌داران وارد می‌شوند». متفق علیه.[3]

واز اسامه بن زید رضی‌الله‌عنهما روایت شده که پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ وآله ‌وسلم فرمود: «آیا کسی هست که برای رسیدن به بهشت همت گمارد؟ زیرا بهشت را هیچ همانندی نیست! به پروردگار کعبه سوگند، بهشت نوری است درخشان، و ریحانی است که در نسیم می‌رقصد، و قصری است استوار، و نهری است روان، و میوه‌ای است رسیده، و همسری است زیبا و دلربا، و جامه‌هایی است فراوان، و اقامت در آن جاودانه است، در سرایی ایمن، پر از میوه و سرسبزی، سرور و نعمت، در جایگاهی بلند و باشکوه». صحابه گفتند: ای رسول خدا! ما برای آن همت می‌گماریم. فرمود: «بگویید: ان شاء الله». پس آنان گفتند: ان شاء الله. به روایت ابن ماجه وبیهقی و ابن حبان در صحیح خود.[4]

و از ابوهریره رضی‌الله‌عنه روایت شده که پیامبر صلی ‌الله ‌علیه‌ ‌وسلم فرمود: «در بهشت صد درجه است که خداوند آن را برای مجاهدان در راه خود آماده کرده است. فاصلهٔ بین هر دو درجه، مانند فاصلهٔ میان آسمان و زمین است. پس اگر از خدا درخواست کردید، فردوس را بخواهید، زیرا فردوس، میانه‌ترین و بلندترین جایگاه بهشت است، و از آن، رودهای بهشت سرچشمه می‌گیرند، و عرشِ خدای رحمان بر فراز آن قرار دارد». به روایت بخاری.[5]

وهمچنین نزد او یعنی بخاری از ابو سعید خُدری رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «اهل بهشت، ساکنان غرفه‌های بلند را بر فراز خود می‌بینند، همان‌گونه که شما ستارهٔ درخشان و دوردستی را که در افقِ مشرق یا مغرب است، مشاهده می‌کنید، به سبب تفاوت درجاتی که میان آن‌هاست». صحابه گفتند: ای رسول خدا! این جایگاه‌ها مخصوص پیامبران است و کسی جز آنان به آن نمی‌رسد؟ فرمود: «چرا، قسم به آنکه جانم در دست اوست، مردانی که به خدا ایمان آوردند و فرستادگان او را تصدیق کردند، به آن درجات خواهند رسید».[6]

و از ابو مالک اشعری رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «در بهشت غرفه‌هایی (منازل بلندی) است که ظاهرشان از باطنشان دیده می‌شود و باطنشان از ظاهرشان نمایان است. خداوند آن‌ها را برای کسانی آماده کرده است که طعام می‌دهند، روزه را پیوسته نگه می‌دارند، و در حالی که مردم در خواب‌اند، شب‌هنگام نماز می‌گزارند». به روایت طبرانی.[7]

و از ابو موسی رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «بی‌گمان، برای مؤمن در بهشت خیمه‌ای از یک دانهٔ مروارید توخالی است که طول آن در آسمان شصت میل می‌باشد. در آن، خانواده‌هایی برای مؤمن هستند که بر آنان گردش می‌کند، درحالی‌که برخی از آنان، برخی دیگر را نمی‌بینند». متفق علیه.[8]

و در صحیح مسلم از ابو هریره رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «نخستین گروهی که وارد بهشت می‌شوند، سیمایی چون ماه شب بدر دارند. سپس گروهی که پس از آنان می‌آیند، درخشندگی‌شان مانند روشن‌ترین ستاره در آسمان است، و پس از آن، درجات و جایگاه‌های گوناگونی خواهند داشت. آنان نه مدفوعی دارند، نه ادرار، نه آب بینی، و نه آب دهان می‌اندازند. شانه‌هایشان از طلاست، بخورشان از چوب عود است، و عرقشان همچون مشک معطر. اخلاقشان یکسان است، همانند مردی واحد، و قد و قامتشان به اندازهٔ پدرشان آدم، شصت ذراع است». در روایتی دیگر آمده است: «میان آنان هیچ اختلاف و دشمنی وجود ندارد، دل‌هایشان همچون یک قلب است، و هر صبح و شام خداوند را تسبیح می‌گویند». و در روایتی دیگر آمده است: «و همسرانشان حورالعین هستند».[9]

و همچنین در صحیح مسلم از جابر رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «اهل بهشت در آنجا می‌خورند و می‌نوشند، اما آب دهان نمی‌اندازند، ادرار نمی‌کنند، مدفوع ندارند و بینی خود را نمی‌گیرند. گفتند: پس خوراکشان چه می‌شود؟ فرمود: آروغ و عرقی همچون بوی مشک از آنان خارج می‌شود، و به آنان ذکر تسبیح و تحمید الهام می‌شود همان‌گونه که نفس کشیدن به آنان الهام می‌گردند».[10]

و از زید بن ارقم رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «قسم به کسی که جان محمد در دست اوست، هر یک از آنان – یعنی اهل بهشت – نیروی صد مرد را در خوردن، نوشیدن، جماع و شهوت خواهد داشت. نیازشان [به دفع] به صورت تعرقی از پوستشان خارج می‌شود، همچون عرقی که بوی مشک دارد، و شکمشان [بدون نیاز به دفع] صاف و هموار می‌گردد». به روایت احمد و نسایی.[11]

و از انس رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: ‌«جایگاه کمان یکی از آنان یا حتی محل گذاشتن پای او در بهشت، بهتر از دنیا و آنچه در آن است. و اگر زنی از زنان بهشتی به زمین نگاهی بیفکند، میان آسمان و زمین را نورانی می‌کند و فضای بین آن دو را از رایحه‌ای دل‌انگیز پر می‌سازد. و همانا روسری او (یعنی خِمارش) از دنیا و آنچه در آن است، بهتر است». به روایت بخاری.[12]

و از انس رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «در بهشت بازاری وجود دارد که اهل بهشت، هر روز جمعه به آنجا می‌روند. پس بادی از سمت شمال می‌وزد و بر چهره‌ها و لباس‌هایشان می‌وزد، و آنان را زیباتر و نیکوتر می‌گرداند. سپس به سوی خانواده‌هایشان بازمی‌گردند، پس اهلشان به آنان می‌گویند: به خدا سوگند، شما بعد از ما زیباتر و نیکوتر شده‌اید! و آنان نیز پاسخ می‌دهند: به خدا سوگند، شما نیز زیباتر و نیکوتر شده‌اید!». به روایت مسلم.[13]

و همچنین امام مسلم از ابو سعید خُدری رضی الله عنه روایت کرده است که رسول الله صلی الله وسلم فرمودند: «چون اهل بهشت به آن وارد شوند ندا دهنده‌ای ندا می‌دهد: همانا برای شماست که همیشه سالم باشید و هرگز بیمار نشوید، و برای شماست که همیشه زنده بمانید و هرگز نمیرید، و برای شماست که همیشه جوان بمانید و هرگز پیر نشوید، و برای شماست که همیشه در نعمت باشید و هرگز دچار سختی نشوید. و این همان سخن خدای عز و جل است که فرمود: {وَنُودُواْ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ} [اعراف: ۴۳] (و ندا داده می‌شود که این همان بهشتی است که به سبب اعمالی که انجام می‌دادید، آن را به ارث بردید)».[14]

و در صحیحین از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «خداوند فرمود: برای بندگان صالح خود چیزی را مهیا کرده‌ام که نه چشمی آن را دیده، نه گوشی آن را شنیده، و نه بر قلب هیچ بشری خطور کرده است. پس اگر خواستید، این آیه را بخوانید: {فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ} [سجده: ۱۷] (هیچ کس نمی‌داند چه پاداش‌های روشنی‌بخشی برای آنان در نهان فراهم شده است)».[15]

و از صهیب رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هنگامی که اهل بهشت وارد بهشت می‌شوند، ندا دهنده‌ای ندا می‌دهد: ای اهل بهشت! همانا برای شما نزد خداوند وعده‌ای است که می‌خواهد آن را برایتان محقق سازد. پس می‌گویند: آن چیست؟ آیا چهره‌های ما را نورانی نکرد؟ آیا ترازوی اعمالمان را سنگین نساخت؟ آیا ما را وارد بهشت نکرد و از آتش دوزخ نجات نداد؟ پس پرده کنار می‌رود و آنان به جمال الهی می‌نگرند. پس به الله سوگند، خداوند چیزی محبوبتر از نظر به او به آنان نداده که چنین باعث چشم روشنی آنان شود».[16]

و همچنین امام مسلم از ابو سعید خُدری رضی الله عنه روایت کرده است که خداوند متعال خطاب به اهل بهشت می‌فرماید: «خشنودی خود را به شما ارزانی داشتم، پس از آن هرگز بر شما خشم نخواهم گرفت».[17]

خداوندا جاوندانگی در بهشت خلد را روزی ما بگردان، و رضایتت را نصیب ما بگردان، و لذت نگاه کردن به چهره‌ات و شوق به دیدارت را روزی ما بگردان، در حالی‌که هیچ زیانی و هیچ فتنهٔ گمراه کننده‌ای در میان نباشد.

درود و سلام و برکت‌های خداوند بر بنده‌ و پیامبرش محمد و بر آل و اصحاب ایشان باد.

علامه ابن عثیمین رحمه الله | ترجمه: جمشید رخشانی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1]- به روایت احمد (۲/ ۳۰۴) و ترمذی: کتاب صفة الجنة، باب ما جاء فی صفة الجنة ونعیمها (۲۵۲۶).

[2]- به روایت مسلم: کتاب الزهد والرقائق (۲۹۶۷).

[3]- به روایت بخاری: کتاب بدء الخلق، باب صفة أبواب الجنة (۳۲۵۷) و مسلم: کتاب الصیام، باب فضل الصیام (۱۱۵۲).

[4]- سند آن ضعیف است. (مؤلف). به روایت ابن ماجه: کتاب الزهد، باب صفة الجنة (۴۳۲۳) و ابن حبان (۷۳۸۱) و بیهقی در «البعث والنشور» (۳۹۱).

[5]- به روایت بخاری: کتاب التوحید، باب {وكان عرشه علی الماء} (۷۴۲۳).

[6]- به روایت بخاری: کتاب بدء الخلق، باب ما جاء فی صفة الجنة وأنها مخلوقة (۳۲۵۶).

[7]- همچنین امام احمد آن را با اضافهٔ «و سخن را نرم سازد» روایت کرده است. (مؤلف). به روایت طبرانی (۳۴۶۷) و همچنین احمد: (۵/ ۳۴۳).

[8]- به روایت بخاری: کتاب بدء الخلق، باب ما جاء فی صفة الجنة وأنها مخلوقة (۳۲۴۳) و مسلم: کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها، باب فی صفة خیام الجنة (۲۸۳۸).

[9]- این روایات را مسلم تخریج کرده است: کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها، باب فی صفات الجنة وأهلها (۲۸۳۵).

[10]- به روایت مسلم: کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها، باب فی صفات الجنة وأهلها (۲۸۳۶).

[11]- مُنذِری در الترغیب والترهیب می‌گوید: به راویان آن در صحیح احتجاج می‌شود و طبرانی آن را با سند صحیح آورده و همچنین ابن حبان در صحیحش و حاکم. (مؤلف). به روایت احمد (۴/ ۳۶۷) و نسائی در السنن الکبری: کتاب التفسیر، تفسیر سورة الشوری {وفیها ما تشتهیه الأنفس وتلذ الأعین} (۱۱۴۷۸) و ابن حبان (۷۴۲۴) و طبرانی (۵۰۰۶) و حاکم در تاریخ خود و همچنین سیوطی در جمع الجوامع (۱۹۹). نگا: الترغیب والترهیب (۵۶۸۵-۵۶۸۷).

[12]- به روایت بخاری: کتاب الرقاق، باب صفة الجنة والنار (۶۵۶۸).

[13]- به روایت مسلم: کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها، باب فی سوق الجنة وما ینالون فیها من النعیم والجمال (۲۸۳۳).

[14]- به روایت مسلم: کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها، باب فی دوام نعیم أهل الجنة (۲۸۳۷).

[15]- به روایت بخاری: کتاب بدء الخلق، باب ما جاء فی صفة الجنة وأنها مخلوقة (۳۲۴۴)، و مسلم: کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها (۲۸۲۴).

[16]- به روایت مسلم: کتاب الإیمان، باب إثبات رؤیة المؤمنین فی الآخرة ربهم سبحانه وتعالی (۱۸۱).

[17]- به روایت مسلم: کتاب الجنة وصفة نعیمها، باب إحلال الرضوان علی أهل الجنة (۲۸۲۹).

0 نظرات
افزودن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.