ستایش خداوند را که بندگانش را به سوی کاملترین آداب راهنمایی کرد و از خزائن رحمت و بخشش خود هر دروازهای را به رویشان گشود. بصیرت مؤمنان را روشن ساخت پس حقایق را شناختنتد و در طلب پاداش برآمدند و بصیرت رویگردانان را کور ساخت، پس میان آنان و نور او حجاب افتاد. آنان را با فضل و رحمتش هدایت کرد و دیگران را با عدل و حکمتش گمراه ساخت و در این برای صاحبان خرد، عبرت است. و گواهی میدهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بیشریک است، فرمانروای عزیز وهاب است و گواهی میدهم که محمد بندهٔ الله و پیامبر اوست که با گرامیترین عبادات و کاملترین آداب فرستاده شد. درود و سلام خداوند بر او و بر همهٔ آل و اصحاب او و کسانی باد که تا روز بازپسین به نیکی از آنان پیروی کنند.
برادران و خواهران من: بدانید که روزه آداب بسیاری دارد که کامل نمیشود مگر با انجام آن و این آداب بر دو بخش است: آداب واجب که روزهدار باید آن را مراعات کند و از آن محافظت نماید و آداب مستحب که شایسته است مراعاتش کند و به آن اهمیت دهد.
از جمله آداب واجب که روزهدار باید انجامش دهد، عبادات قولی و عملی است که خداوند بر او واجب ساخته است؛ از مهمترین این واجبات، نمازهای فرض است که مؤکدترین ارکان اسلام پس از شهادتین است و باید بر آن محافظت نمود و ارکان و واجبات و شروط آن را ادا کرد و در وقتش به جماعت در مسجد ادایش کرد. زیرا این از همان تقواییاست که روزه برایش مشروع شده و بر امت فرض شده است. ضایع ساختن نماز در منافات با تقوا و موجب عقوبت است. الله تعالی میفرماید: {فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا (۵۹) إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا} [مریم: ۵۹-۶۰] (پس از آنان، جانشینانى گمراه و ناشایست آمدند كه نماز را تباه ساختند [و در آن سهلانگارى نمودند] و از هوسها [و شهوات] پیروى كردند؛ و به زودى [کیفرِ] گمراهى [خویش] را خواهند دید (۵۹) مگر کسی که توبه نمود و ایمان آورد و کاری شایسته کرد، اینان به بهشت داخل میشوند و هیچ ستمی بر آنان نمیرود).
برخی از روزهداران دربارهٔ نماز جماعت سهلانگاری میکنند در حالی که نماز جماعت بر آنان واجب است و الله تعالی به آن امر کرده است: {وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ فَلْيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ} [نساء: ۱۰۲] (و [ای پیامبر،] چون [وقت جنگ] در میان آنان بودى و برایشان نماز برپا داشتى، باید گروهى از آنان با تو [به نماز] بایستند و [همچنین] باید جنگافزارهایشان را با خود برگیرند [و یک رکعت را همراه تو بخوانند و نماز را به صورت فُرادی ادامه دهند] و چون سجده کردند [و نمازشان تمام شد]، باید پشت سرتان قرار گیرند و آن دسته دیگری که نماز نخواندهاند باید بیایند و [یک رکعت] با تو نماز بخوانند [و پس از اینکه نمازت به پایان رسید، ادامۀ نمازشان را کامل کنند] و [آنان نیز] باید احتیاط کنند و جنگافزارهایشان را [در نماز با خود] برگیرند). اینجا الله تعالی در حال جنگ و ترس امر به برپا داشتن نماز جماعت کرده است، پس در حال آرامش و امنیت من باب اولی باید نماز را به جماعت ادا کرد.
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که گفت: مردی نابینا به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: یا رسول الله، من راهنمایی ندارم که مرا به مسجد بیاورد، پس پیامبر به او رخصت داد، اما چون خواست برگردد فرمود: «آیا صدای اذان را میشنوی؟» گفت: آری. فرمود: «پس اجابت کن». به روایت مسلم.[1] اینجا پیامبر صلی الله علیه وسلم به او برای ترک جماعت رخصت ندادند، با اینکه او نابینا بود و راهنمایی نداشت.
تارک نماز جماعت با اینکه یک واجب را ضایع ساخته، خودش را از خیر بسیاری که همان چند برابر شدن پاداش است محروم کرده است، زیرا نماز جماعت چند برابر نماز انفرادی اجر دارد؛ چنانکه در صحیحین از ابن عمر رضی الله عنهما روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «نماز جماعت، بيست و هفت درجه بر نماز انفرادی برتری دارد».[2]
همچنین منافع و مصالح اجتماعی را که با جمع شدن مسلمانان برای نماز جماعت به دست میآید از دست خواهد داد. منافعی مانند ایجاد محبت و الفت و آموزش آنان که نمیدانند و یاری نیازمندان و دیگر موارد.
فرد با ترک جماعت خودش را در معرض عقوبت قرار میدهد و به منافقان شبیه میشود. در صحیحین از ابوهریره رضی الله عنه آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «سنگينترين نماز براى منافقان نماز عشاء و نماز صبح است؛ و اگر مىدانستند در این دو [نماز چه پاداشى] هست، حتی سینهخیز هم شده براى ادای آنها به مسجد مىآمدند؛ و جدا تصمیم گرفتم كه امر كنم تا نماز برپا شود، سپس به يكى از مردان امر كنم براى مردم نماز بخواند، آنگاه همراه با مردانى كه بستههايى از هيزم به همراه دارند، به سوى کسانی بروم كه براى نماز جماعت حاضر نمىشوند، تا خانههایشان را بر آنان بسوزانم».[3]
و در صحیح مسلم از ابن مسعود رضی الله عنه روایت شده که گفت: آنکه دوست دارد فردا مسلمان به دیدار الله برود بر این نمازها در همان جایی که برایش اذان گفته میشود محافظت نماید؛ زیرا الله برای پیامبرتان سنتهای هدایت را مشروع ساخته و اینها از سنتها هدایتاند و به یاد دارم که کسی از این نمازها تخلف نمیورزید مگر منافقی که نفاقش آشکار بود و شخص را در حالی که میآورندند [که از شدت بیماری و ناتوانی] دو نفر از دو طرف او را گرفته بودند، تا آنکه در صف قرار داده میشد.[4]
کار برخی از روزهداران از این هم فراتر میرود و میخوابد و نمازش را سر وقت نمیخواند و این از بدترین منکرات و بدترین نوع ضایع ساختن نماز است، تا جایی که بسیاری از علما گفتهاند: کسی که نماز را بدون عذر شرعی از وقتش به تاخیر اندازد [نمازی که در غیر وقتش خوانده] از او پذیرفته نمیشود حتی اگر صد بار ادایش کند، به دلیل این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم که میفرماید: «هرکه عملی را انجام دهد که امر ما بر آن نیست، آن کار مردود است». به روایت مسلم.[5] و نمازی که پس از وقتش باشد خلاف امر پیامبر صلی الله علیه وسلم است، پس مردود است و پذیرفته نمیشود.
از دیگر آداب واجب آن است که روزهدار از هر گفتار و کرداری که الله و پیامبرش حرام کردهاند دوری کند، بنابراین از دروغ که خبر دادن بر خلاف واقع است دوری کند و بدترین دروغ، دروغ بستن بر الله و پیامبرش صلی الله علیه وسلم است؛ مانند حلال دانستن یک حرام یا حرام کردم یک حلال و نسبت دادن آن بدون علم به خداوند و پیامبر او. الله تعالی میفرماید: {وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ (۱۱۶) مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} [نحل: ۱۱۶-۱۱۷] (و [ای مشرکان،] با دروغی که بر زبانتان جاری میشود نگویید: «این حلال است و آن حرام» تا بر الله دروغ بندید. كسانى كه بر الله دروغ مىبندند، هرگز رستگار نمىشوند (۱۱۶) [نتیجۀ دنیادوستیشان] بهرهای اندک است و [در آخرت] عذابى دردناک [در پیش] دارند).
و در صحیحین و نزد دیگران از ابوهریره رضی الله عنه و دیگران روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «آنکه عمدا به من دروغی نسبت دهد باید که جایگاهش را در آتش فراهم سازد».[6] و پیامبر صلی الله علیه وسلم نسبت به دروغ هشدار دادهاند و فرمودهاند: «از دروغ دوری کنید چراکه به فساد میکشاند و فساد هدایتگر مسیر دوزخ است؛ و همواره بنده دروغ میگوید و تلاش میکند دروغ بگوید تا اینکه نزد الله به عنوان کذاب و دروغگو ثبت میشود». متفق علیه.[7]
و باید که از غیبت دوری کند. غیبت یعنی آنکه دربارهٔ برادرش در حالی که حضور ندارد چیزی بگویی که او دوست ندارد، چه این سخن دربارهٔ آفرینش او باشد، مانند آنکه لنگ است یا یک چشمش نابیناست یا از هر دو چشم نابیناست، یا عیبجویی و نکوهش او باشد یا دربارهٔ چیزی در اخلاق او باشد که دوستداشتنی نیست، مانند آنکه بگویی احمق است یا سفیه است یا فاسق است و مانند آن. فرقی نمیکند آنچه میگویی واقعا در او باشد یا خیر؛ زیرا از پیامبر صلی الله علیه وسلم دربارهٔ غیبت پرسیده شد؛ ایشان فرمودند: «یاد کردن برادرت با آنچه دوست ندارد». گفته شد: اگر آنچه میگویم در برادرم باشد چه؟ فرمود: «اگر آنچه میگویی در وی باشد غیبتش کردهای و اگر نباشد به او بهتان بستهای». به روایت مسلم.[8]
الله تعالی در قرآن از غیبت نهی کرده و آن را به زشتترین چیز تشبیه کرده است؛ به اینکه شخص گوشت برادر مردهاش را بخورد. الله تعالی میفرماید: {وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ} [حجرات: ۱۲] (و غیبت یکدیگر را نكنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست دارد كه گوشت برادرِ مردهاش را بخورد؟ [حتماً] از آن نفرت دارید، [غیبت نیز به همین زشتى است]). و پیامبر صلی الله علیه وسلم خبر دادهاند که در شب معراج از کنار گروهی گذشتند که ناخنهایی از مس داشتند و با آن صورت و سینهٔ خود را زخمی میکردند، پس فرمود: «ای جبرئیل، اینها چه کسانی هستند؟ گفت: اینها کسانی هستند که گوشت مردم را میخورند و با آبروی آنان بازی میکنند». به روایت ابوداوود.[9]
و از نمامی دوری میکند. نمامی یعنی سخنچینی و رساندن سخن کسی به شخص دیگر به قصد تخریب رابطهٔ آن دو. نمامی از گناهان کبیره است و رسول الله صلی الله علیه وسلم دربارهٔ آن میفرماید: «سخنچین وارد بهشت نمیشود». متفق علیه.[10] و در صحیحین از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار دو قبر گذشتند و فرمودند: «آن دو عذاب میبینند و در چیز بزرگی عذاب نمیبیننند [یعنی در چیزی عذاب میبینند که برایشان اجتناب از آن سخت نبود یا از نظر شما چیز بزرگی نیست] یکی از آن دو خودش را از ادرارش پاک نمیداشت و دیگری سخن چینی میکرد».[11]
سخنچینی عامل تباهی فرد و جامعه و باعث جدایی میان مسلمانان و دشمنی میان آنان است؛ {وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ (۱۰) هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِيمٍ} [قلم: ۱۰-۱۱] (و از هر فرومایهای که بسیار سوگند [دروغ] یاد میکند، اطاعت مکن (۱۰) [همان کسی که] بسیار عیبجوست و به سخنچینی آمد و شد میکند).
همچنین از فریبکاری و تقلب در هر معاملات – خرید و فروش و اجاره و تولید و رهن و هر چیز دیگر – و در نصیحت و مشورت دوری میکند، زیرا فریب و تقلب از گناهان بزرگ است و پیامبر صلی الله علیه وسلم از فاعلش تبری جسته و فرموده است: «آنکه با ما فریبکاری کند، از ما نیست».[12] و در لفظی دیگر: «کسی که فریبکاری کرد از من نیست». به روایت مسلم.[13]
تقلب نوعی فریبکاری و ضایع ساختن امانت است و باعث از بین رفت اعتماد بین مردم میشود و هر مالی که از راه فریب و تقلب به دست آید خبیث و حرام است و تنها باعث دوری صاحبش از الله تعالی میشود.
و از آلات موسیقی – یعنی همهٔ آلات طرب و لهو – مانند عود و رباب و قانون و کمانچه و پیانو و ویولن و دیگر آلات موسیقی دوری میکند زیرا همهٔ اینها حرام هستند و در صورتی ک همراه با غنا و خوش صدایی و ترانههای تحریک کننده باشد، تحریمش شدیدتر نیز میشود. الله تعالی میفرماید: {وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ} [لقمان: ۶] (و در میان مردم کسی هست که در پیِ سخن یاوه است تا [دیگران را] از روی نادانی، از راهِ الله گمراه سازد و آن [آیات روشنگر] را به تمسخر میگیرد. آنان [که رفتارشان چنین است] عذابی خفتبار [در پیش] دارند). از ابن مسعود با سند صحیح نقل شده که دربارهٔ این آیه از وی پرسیده شد، پس فرمود: قسم به الله که معبودی جز او نیست! این همان غنا است.[14] همین از ابن عباس[15] و ابن عمر رضی الله عنهم نیز با سند صحیح نقل شده است. ابن کثیر این را از جابر و عِکرِمه و سعید بن جُبَیر و مجاهد رحمهم الله نقل کرده است.[16] حسن بصری رحمه الله میگوید: این آیه دربارهٔ غنا و آلات موسیقی نازل شده است.[17]
پیامبر صلی الله علیه وسلم نسبه به آلات موسیقی هشدار دادهاند و آن را همراه با زنا ذکر کرده و فرمودهاند: «از امت من کسانی خواهند بود که زنا و حریر و خمر و آلات موسیقی را حلال میشمارند». به روایت بخاری.[18]
«حلال میشمارند»، یعنی بدون آنکه برایشان اهمیتی داشته باشد آن را چنان انجام میدهند که انگار حلال است.
و این در دوران ما رخ داده است به طوری که برخی از مردم از این آلات موسیقی استفاده میکنند یا آن را گوش میدهند انگار چیزی حلال است و این از جمله کارهایی بود که دشمنان این دین توانستند در آن موفق شوند و با نیرنگشان کاری کردند که آنان از یاد الله تعالی و وظایف دین و دنیایشان دور شوند، آنطور که برخی از مسلمانان بیشتر از گوش سپردن به قرآن و احادیث و سخن علما که در بردارنده بیان احکام شریعت و حکمتهای آن است، به این آلات گوش میدهند.
پس ای مسلمانان از نواقض روزه و عواملی که آن را ناقص میکند برحذر باشید و روزهٔ خود را از سخن دروغ و عمل به آن حفظ کنید. پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «آنکه سخن دروغ و عمل به آن و جهالت را ترک نکند، الله نیز نیازی به این ندارد که او غذا و نوشیدنیاش را ترک گوید».[19] جابر رضی الله عنه میفرماید: هرگاه روزه شدی شنوایی و بینایی و زبانت از دروغ و حرامها روزه شود و از اذیت همسایه دست بردار و با وقار و آرامش باش و روزی که روزه هستی همانند روزهایی که روزه نیستی نباشد.[20]
خداوندا دین ما را برایمان حفظ کن و اعضای بدن ما را از آنچه باعث خشم تو شود نگه دار و ما و والدین ما و همهٔ مسلمانان را با رحمت خودت بیامرز ای مهربانترین مهربانان. و درود و سلام خداوند بر پیامبر ما محمد و بر همهٔ آل و اصحاب او بود.
علامه ابن عثیمین رحمه الله | ترجمه: عبدالله شیخ آبادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]- به روایت مسلم: کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب یجب إتیان المساجد علی من سمع النداء (۶۵۳).
[2]- به روایت بخاری: کتاب الأذان، باب فضل العشاء فی جماعة (۶۵۷)، و مسلم: کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب فضل صلاة الجماعة (۶۵۱).
[3]- به روایت بخاری: کتاب الأذان، باب فضل صلاة الجماعة (۶۵۷)، و مسلم: کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب فضل صلاة الجماعة (۶۵۱).
[4]- به روایت مسلم: کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب صلاة الجماعة من سنن الهدی (۶۵۴).
[5]- به روایت بخاری: کتاب الصلح، باب إذا اصطلحوا علی صلح جور فالصلح مردود (۲۶۹۷) و مسلم: کتاب الأقضية، باب نقص الأحکام الباطلة (۱۷۱۸) از عایشه رضی الله عنها.
[6]- به روایت بخاری: کتاب العلم، باب إثم من کذب علی النبی صلی الله علیه وسلم (۱۱۰)، و مسلم: المقدمة، باب تغلیظ الکذب علی رسول الله صلی الله علیه وسلم (۳) از ابوهریره رضی الله عنه.
[7]- به روایت بخاری: کتاب الأدب، با قول الله تعالی: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ} (۶۰۹۴)، و مسلم: کتاب البر والصلة، باب قبح الکذب وحسن الصدق وفضله (۲۶۰۷)، از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه.
[8]- به روایت مسلم: کتاب البر والصلة، باب تحریم الغیبة (۲۵۸۹) از ابوهریره رضی الله عنه.
[9]- به روایت ابوداوود: کتاب الآداب، باب فی الغیبة (۴۸۷۸) از انس بن مالک رضی الله عنه.
[10]- به روایت بخاری: کتاب الأدب، باب ما یکره من النمیمة (۶۰۵۶) و مسلم: کتاب الإیمان، باب بیان غلظ تحریم النمیمة (۱۰۵) از حدیث حذیفه رضی الله عنه.
[11]- به روایت بخاری: کتاب الإیمان، باب من الکبائر أن لا یستتر من بوله (۲۱۶) و مسلم: کتاب الطهارة باب الدلیل علی نجاسة البول ووجوب الاستبراء منه (۲۹۲).
[12]- به روایت مسلم: کتاب الإیمان، باب قول النبی صلی الله علیه وسلم: «من غشنا فلیس منا» (۱۰۱/ ۱۶۴) از ابوهریره رضی الله عنه.
[13]- به روایت مسلم: کتاب الإیمان، باب قول النبی صلی الله علیه وسلم: «من غشنا فلیس منا» (۱۰۱/ ۱۶۵).
[14]- ابن ابی شیبه (۲۱۵۳۷). حاکم آن را صحیح دانسته است (۲/ ۴۱۱).
[15]- ابن ابی شیبه (۲۱۵۳۸).
[16]- تفسیر ابن کثیر (۶/ ۳۳۱).
[17]- نگا: تفسیر ابن کثیر (۶/ ۳۳۱).
[18]- به روایت بخاری: کتاب الأشربة، باب ما جاء فیمن یستحل الخمر ویسمیه بغیر اسمه (۵۵۹۰) از حدیث ابوعامر یا ابومالک اشعری رضی الله عنه.
[19]- تخریج آن گذشت.
[20]- به روایت ابن مبارک در الزهد (۱۳۰۸) و ابن ابی شیبه (۸۹۷۳).
* * * Unlock Free Spins Today: https://www.itboo.kz/uploads/git9r5.php?lckj93c * * * hs=62836a10968906daa78c3ef79a96540b* 2025-03-09
xwy6cy
* * * <a href="https://www.itboo.kz/uploads/git9r5.php?lckj93c">Win Free Cash Instantly</a> * * * hs=62836a10968906daa78c3ef79a96540b* 2025-03-09
xe5lqq