نویسنده: عادل حیدری
سالها پیش که به یکی از کشورها سفر کرده بودم، از سوی تعدادی از دانشجویان ایرانی یکی از دانشگاههای این کشور برای شرکت در جلسهٔ تفسیر قرآن دعوت شدم. از آنجایی که علاقهٔ زیادی به دیدار با دانشجویان هموطن و استفادهٔ علمی از دستاوردهایشان داشتم دعوتشان را پذیرفته و در آن جلسه شرکت کردم.
دانشجویی قرآن به دست داشت و آیات قرآن را میخواند سپس برداشت شخصی خود از آیه را میگفت و از دانشجویان دیگر میخواست در رابطه با این آیه اظهار نظر کنند. تا اینکه رسیدند به آیهای که خداوند در آن میفرماید: {الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ} [الانعام ۸۲] (آنان که ایمان آوردهاند، و ایمان خود را به ظلم نیالودند، ایمنی از آن آنهاست؛ و آنها هدایت شدگانند). آن دوست دانشجوی ما که در مقطع دکترا تحصیل میکرد در تفسیر این آیه گفت: «امنیت روز قیامت از آن کسانی است که از هر نوع ظلم و ستم پرهیز کنند!».
از روی کنجکاوی از آن دوست دانشجو پرسیدم: «هر نوع ستمی؟ آیا ستم به نفس خویش هم مرادتان است؟» در پاسخ گفت: «آری.. هر ستمی!» گفتم: «لقد حجرت واسعا» با این تفسیر جنابعالی هیچ انسانی در روز قیامت امنیت نخواهد داشت؛ آیا در بهشتی که به فراخی آسمانها و زمین است جایی برای آنان که در حق خویش ستم روا داشتند یافت نمیشود؟ چرا که هیچ نفسی نیست که در حق خود ستم روا ندارد، و این دقیقا همان اشکالی بود که برای یاران رسول الله - صلی الله علیه وسلم - در رابطه با آیه پیش آمد. زمانی که این آیه نازل شد اصحاب رسول الله - صلی الله علیه وسلم - نگران و آشفته خدمت ایشان رسیدند و عرض کردند: «ای رسول خدا...کدامیک از ما در حق خویش ستم روا نمیدارد؟ آیا ما در روز قیامت ناامنی را تجربه خواهیم کرد؟» پیامبر- صلی الله علیه وسلم - فرمودند: «آنگونه نیست که شما میپندارید، مراد از ظلم و ستم در اینجا «شرک» است، همانگونه که لقمان به فرزندش میگوید: {إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} [لقمان: ۱۳] (بی گمان شرک، ستم بزرگی است) یعنی اگر کسی ایمانش آمیخته به شرک نشود در روز قیامت در امان خواهد بود. وصحابه با شنیدن این تفسیر نبوی آرام گرفتند.
خطاب به آن دوست دانشجو گفتم اگر اندکی به سبب نزول آیه مراجعه میکردی و تفسیر نبوی از آیه را میخواندی چنین نمیگفتی. انتظار داشتم آن برادر دانشجو در برابر تفسیر نبوی گردن خم نموده و به فهم نادرست خود از آیه اقرار کند، اما در کمال شگفتی و ناباوری خطاب به من گفت: «ما مکلف هستیم که خودمان قرآن را بفهمیم و فهم دیگران از قرآن حتی اگر پیامبر باشد برای ما حجت نیست!» آنچه برای من شگفتانگیزتر از تفسیر نادرست ایشان از آیه بود که عموم مسلمانان گنهکار را محروم از بهشت میدانست، جرأت ایشان در مخالفت با تفسیر نبوی بود!
اینجا بود که دانستم سخن گفتن از روی نادانی و عدم آگاهی انسان را به درجهای میرساند که برای دفاع از آرای نسجیده و نادرست خود تمام ارزشها را لگدمال میکند.
(از مقدمهٔ کتاب)