حمد و سپاس خدایی را که امیدواران را به بیش از آنچه آرزو کنند میرساند، و درخواستکنندگان را بیش از آنچه خواستهاند عطا میکند. او را بر نعمت هدایت که به ما عطا فرمود ستایش میکنم، و به یگانگی او گواهی میدهم؛ گواهیِ کسی که از دلایل و اصول آن آگاه است. درود و سلام میفرستم بر پیامبرمان محمد صلى الله عليه وسلم، بنده و فرستادهٔ او، و بر همراه او ابوبکر که در سفر و حضر همواره ملازم او بود، و بر عمر، حامی اسلام که بهخاطر عزم استوارش از سرزنش هیچ سرزنشکنندهای نمیترسید، و بر عثمان که در برابر نزول بلاها شکیبا بود، و بر علی بن ابی طالب که پیش از کشیدن شمشیرش با شجاعتش دشمنان را میترساند، و بر تمام خاندان و اصحاب پیامبر که در اصول و فروع دین پیشتاز شدند، مادامی که باد میان جنوب و شمال و شرق و غرب میوزد.
برادران و خواهران من: این مجلس دربارهٔ بیان دستهٔ دوم از آداب روزه، یعنی آداب مستحب است. برخی از این آداب چنین است:
سحری خوردن. سحری غذایی است که در آخر شب صرف میشود و به این دلیل نامیده شده که در وقت سحر قرار میگیرد. پیامبر صلی الله علیه وسلم به خوردن سحری امر کرده و فرموده است: «سحری بخورید، زیرا در سحری برکت است». متفق علیه.[1] همچنین در صحیح مسلم از عمرو بن العاص رضی الله عنه روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «تفاوت روزهٔ ما با روزه اهل کتاب در خوردن سحری است». [2]
پیامبر صلی الله علیه وسلم سحری خوردن با خرما را ستوده و فرمودهاند: «بهترین سحری برای مؤمن خرماست». به روایت ابوداود.[3] همچنین ایشان فرمودند: «سحری خوردن سراسر برکت است، پس آن را ترک نکنید، حتی اگر یکی از شما جرعهای آب بنوشد. زیرا خداوند و فرشتگانش بر کسانی که سحری میخورند درود میفرستند». به روایت احمد، و منذری میگوید: سند این حدیث قوی است.[4]
برای کسی که سحری میخورد شایسته است که نیتش از سحری خوردن اطاعت از فرمان پیامبر صلی الله علیه وسلم و پیروی از سنت ایشان باشد تا خوردن سحری او عبادت محسوب شود. همچنین نیتش از خوردن سحری تقویت برای روزه باشد تا اینکه شامل اجر و پاداش شود.
سنت این است که سحری خوردن را تا نزدیک طلوع فجر به تأخیر بیندازد، مگر آنکه روزهدار از طلوع فجر بیم داشته باشد؛ زیرا این عمل پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده است. قَتاده رحمه الله از انس بن مالک رضی الله عنه روایت کرده است که پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم و زید بن ثابت سحری خوردند و هنگامی که از خوردن سحری فارغ شدند، پیامبر صلی الله علیه وسلم برای نماز برخاست و نماز خواند. از انس پرسیدیم: «بین پایان سحری و آغاز نماز چقدر فاصله بود؟» گفت: «به اندازهای که شخص پنجاه آیه بخواند». به روایت بخاری.[5]
و از عایشه رضی الله عنها روایت شده است که بلال در شب اذان میگفت (اذان اول را قبل از فجر میداد)، پس پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «بخورید و بنوشید تا زمانی که ابن ام مکتوم اذان دهد، زیرا او تا طلوع فجر اذان نمیگوید». به روایت بخاری.[6]
تأخیر سحری خوردن برای روزهدار راحتتر است و همچنین باعث میشود از خواب ماندن برای نماز صبح در امان بماند. روزهدار حق دارد پس از سحری نیز تا قبل از این از طلوع فجر مطمئن شود، بخورد و بیاشامد، حتی اگر نیت روزه را هم کرده باشد، به دلیل سخن خداوند متعال: {وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ} [بقره: ۱۸۷] (بخورید و بیاشامید تا زمانی که رشتهٔ سفید فجر از رشتهٔ سیاه شب برایتان آشکار شود).
طلوع فجر را با مشاهده یا خبری موثق تشخیص میدهند. هنگامی که طلوع فجر فرا رسید، روزهدار باید دست از خوردن و آشامیدن بکشد و در قلبش نیّت روزه داشته باشد، و نیّت را به زبان نیاورد (تلفظ نکند)؛ چراکه تلفظ کردن آن بدعت است.
همچنین از جمله آداب مستحب این است که روزهدار به محض اطمینان از غروب خورشید - چه از راه مشاهدهٔ مستقیم آن باشد و چه از طریق خبر شخص قابل اعتمادی که موجب اطمینان به غروب شود - افطارش را به تأخیر نیندازد، بلکه در افطار شتاب کند. سهل بن سعد رضی الله عنه روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: «مردم همواره در خیر و نیکی خواهند بود تا زمانی که در افطار شتاب کنند». متفقٌ علیه.[7]
و پیامبر صلی الله علیه وسلم در روایتی که ار خداوند عزوجل نقل میکنند، فرمودند: «بدون شک محبوبترین بندگانم کسانیاند که در افطار شتاب میکنند». به روایت احمد و ترمذی.[8]
همچنین سنّت است روزهدار با رُطَب (خرمای تازه) افطار کند. اگر رطب یافت نشد با خرما، و اگر آن هم نبود، با چند جرعه آب افطار کند. از انس رضیاللهعنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم پیش از نماز مغرب با چند عدد رطب افطار میکردند، اگر رطب نبود، با چند عدد خرما، و اگر آن هم نبود، چند جرعه آب مینوشیدند. به روایت احمد و ابوداوود و ترمذی.[9]
و اگر روزهدار هیچیک از رطب، خرما و آب را نیافت، با هر غذای حلال و نوشیدنی که برایش آسان بود افطار کند، و چنانچه هیچ غذایی پیدا نکرد، با قلب خود نیت افطار کند. ونیازی به ليس زدن انگشت و یا جمع کردن آب دهان و سپس بلعیدن آن نیست، همانطور که برخی از عوام این کار را انجام میدهند.
شایسته است روزهدار هنگام افطار هر دعایی که دوست دارد بخواند، زیرا در سنن ابن ماجه آمده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «دعای روزهدار هنگام افطار رد نمیشود».[10] صاحب کتاب «زوائد»[11] نیز گفته است: سند این حدیث صحیح است.[12]
همچنین در حدیثی که ابوداود بهصورت مرسل[13] از معاذ بن زهره روایت کرده، آمده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم هنگام افطار میفرمودند: «اللَّهُمَّ لَك صُمْت، وَعَلَى رِزْقِك أَفْطَرْت»[14] (خداوندا! برای تو روزه گرفتم و با روزی تو افطار کردم) و در روایتی دیگر که از ابن عمر روایت شده است، آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم هنگام افطار میفرمودند: «ذَهَبَ الظَّمَأُ، وَابْتَلَّتْ الْعُرُوقُ، وَثَبَتَ الْأَجْرُ إنْ شَاءَ اللَّهُ»[15] (تشنگی برطرف شد، رگها تازه شدند و اجر و پاداش به خواست خدا ثابت گردید).
و از آداب مستحب روزه، زیاد خواندن قرآن، ذکر، دعا، نماز و صدقه است. در صحیح ابن خزیمه و ابن حبان از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت شده که فرمودند: «سه دعایند که رد نمیشوند: دعای روزهدار تا وقتی افطار کند، دعای امام عادل و دعای مظلوم؛ خداوند دعای مظلوم را بالای ابرها میبرد و درهای آسمان را به روی آن باز میکند و پروردگار میفرماید: به عزت و جلالم سوگند که حتی پس از مدتی هم که شده، حتماً تو را یاری خواهم کرد».[16] احمد و ترمذی نیز آن را روایت کردهاند.[17]
و در صحیحین (بخاری و مسلم) از ابن عباس رضی الله عنهما روایت شده که فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه وسلم بخشندهترین مردم بود، و اوج بخشندگی ایشان در رمضان زمانی بود که جبرئیل او را ملاقات میکرد و قرآن را با او مدارسه مینمود. در آن هنگام، بخشندگی رسول الله صلی الله علیه وسلم در نیکی، از بادِ پُرسرعت نیز بیشتر بود».[18]
بخشش و سخاوت پیامبر صلی الله علیه وسلم شامل علم، جان و مال ایشان در راه خداوند و برای آشکارکردن دین، هدایت بندگان و رساندن منفعت به مردم به هر طریقی از تعلیم به شخص جاهل و برطرف کردن نیاز مردم و غذا دادن به آنها بود.
بخشندگی ایشان در ماه رمضان به خاطر عظمت این ماه، چندبرابر شدن ثواب اعمال و یاری دادن به مردم چندین برابرمیشد. بهعلاوه، روزه و غذا دادن از جمله عوامل ورود به بهشتند.
در صحیح مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «چه کسی از شما امروز روزه است؟» ابوبکر گفت: من. فرمود: «چه کسی از شما امروز جنازهای را تشییع کرده است؟» ابوبکر گفت: من. فرمود: «چه کسی از شما امروز نیازمندی را طعام داده است؟» ابوبکر گفت: من. فرمود: «چه کسی از شما امروز بیمار را عیادت کرده است؟» ابوبکر گفت: من. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «این امور در هیچ شخصی جمع نمیشوند مگر آنکه وارد بهشت میگردد».[19]
و از جمله آداب مستحب روزه این است که روزهدار نعمت روزه را همواره به یاد داشته باشد و شکرگزار باشد که خداوند او را بر این نعمت یاری کرده و توفیق داده است تا روزش را کامل و ماهش را تمام کند؛ زیرا بسیاری از مردم از این نعمت محروم ماندهاند؛ یا به دلیل مرگشان قبل از رسیدن ماه رمضان یا به دلیل ناتوانیهایشان یا به دلیل گمراهی و بیرغبتی و کوتاهی در انجام این عبادت بزرگ. پس روزهدار باید همواره خدا را برای این نعمت بزرگ که وسیلهٔ مغفرت گناهان و بخشش و والایی درجات در بهشت برین نزد پروردگار است، حمد و سپاس گوید.
ای برادران من! به آداب روزه پایبند باشید و از اسباب خشم و انتقامجویی دوری کنید، و به اوصاف سلف صالح متصف شوید زیرا آنچه باعث صلاح و درستی نسلهای اول این امت شد، یعنی اطاعت از خدا و دوری از گناهان، همان باعث صلاح و نیکی نسلهای بعد نیز خواهد شد.
ابن رجب رحمهالله میگوید[20]: روزهداران دو دستهاند؛ دسته اول کسانیاند که غذا و نوشیدنی و شهوت را به خاطر خدا ترک می کنند و از خداوند پاداش بهشت را امید دارند. چنین افرادی در واقع با خداوند معامله کردهاند، و خداوند هرگز پاداش کسی که عمل نیک انجام دهد را تباه نمیکند، و او را نا امید نمیسازد؛ بلکه بزرگترین سود را به دست خواهد آورد. رسول الله صلی الله علیه وسلم به شخصی فرمودند: «تو هیچ چیزی را به خاطر ترس از خدا ترک نمیکنی مگر آنکه خداوند چیزی بهتر از آن را به تو عطا میکند». امام احمد رحمه الله این حدیث را روایت کرده است.[21]
روزهدار در بهشت، در ازای روزهاش از غذا، نوشیدنی و همسران بهشتی برخوردار خواهد شد؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید: {كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ} [حاقه: ۲۴] (بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد، به پاس آنچه در روزهای گذشته انجام دادید). مجاهد و دیگران گفتهاند که این آیه برای روزهداران نازل شده است.[22]
در حدیث عبدالرحمن بن سمره رضی الله عنه دربارهٔ آنچه پیامبر صلی الله علیه وسلم در خواب دیده آمده که فرمودند: «مردی از امتم را دیدم که از شدّت تشنگی لهله میزد، هر بار که به حوضی نزدیک میشد، از آن منع شده و رانده میشد؛ ناگهان روزهٔ ماه رمضان به سراغ او آمد و به او آب داد تا سیراب شد». به روایت طبرانی.[23]
ای قوم من! آیا کسی نیست که در این ماه، خداوند رحمان را صدا بزند؟ آیا کسی نیست که به نعمتهایی که خداوند برای مطیعان در بهشت آماده کرده است، رغبت داشته باشد؟
آنکه ملکِ بهشت را میخواهد
سستی و کاهلی را رها کند
و در تاریکی شب برخیزد
و به سوی نور قرآن بشتابد
روزهها را پیدرپی بهجا آورد
که زندگی این جهان فناپذیر است
زندگی حقیقی، همجواریِ با پروردگار
در سرای امن و امان است.[24]
دستهٔ دوم روزهداران کسانی هستند که در این دنیا از هر چیزی غیر از خدا روزه میگیرند؛ یعنی سر و آنچه در آن است (چشم، گوش، زبان) و شکم و هر چه در آن جای دارد را از حرام حفظ میکنند، پیوسته به یاد مرگ و پوسیدگی بدن هستند و آخرت را میطلبند و به همین خاطر زینت و زیبایی دنیا را ترک میکنند. عید فطر واقعی برای چنین روزهداری روزی است که پروردگارش را ملاقات کند و از دیدار او شاد گردد.
هر کس به فرمان خداوند از شهوتهای دنیا روزه بگیرد، فردا در بهشت به آنها خواهد رسید، و کسی که از هر چیزی غیر خدا روزه بگیرد، عید حقیقی او روز ملاقات پروردگار است. چنانکه خداوند میفرماید: {مَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ} [عنکبوت: ۵] (کسی که امید به دیدار الله دارد، پس زمان وعدهٔ الله حتماً فرا خواهد رسید و او شنوا و داناست).
ای توبهکنندگان! امروز از شهوات نفْس خود روزه بگیرید تا در روز ملاقات، به عید حقیقی خود دست یابید.
خداوندا! باطن ما را با اخلاص نسبت به خودت زیبا گردان، و اعمال ما را با پیروی از رسولت و رعایت آداب او نیکو فرما. پروردگارا! ما را از غفلتها بیدار کن، از سقوط به درکات نجات بده، گناهان و بدیهای ما را محو و بخشوده بفرما، و بر ما و پدران و مادران ما و همه مسلمانان زنده و مرده، به رحمت خودت مغفرت نازل کن؛ ای مهربانترین مهربانان!
و درود و سلام خداوند بر پیامبر ما محمد و تمامی خاندان و یارانش باد.
علامه ابن عثیمین رحمه الله | ترجمه: احمد رادباده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] - به روایت بخاری: کتاب الصوم، باب برکة السحور من غیر إیجاب (۱۹۲۳) و مسلم: کتاب الصیام، باب فضل السحور (۱۰۹۵) از انس بن مالک رضی الله عنه.
[2]- به روایت مسلم: کتاب الصیام، باب فضل السحور (۱۰۹۶).
[3]- سند آن حسن است و شواهدی دارد که با آن به درجهٔ صحت میرسد. (مؤلف).
به روایت ابوداوود: کتاب الصیام، باب من سمی السحور الغداء (۲۳۴۵) از حیث ابوهریره رضی الله عنه.
[4]- جملهٔ اول آن شاهدی در صحیحین دارد. (مؤلف).
به روایت احمد (۳/ ۱۲) از ابوسعید خُدری رضی الله عنه. نگا: الترغیب و الترهیب (۱۶۲۳).
[5]- به روایت بخاری: کتاب مواقیت الصلاة، باب وقت الفجر (۵۷۶).
[6]- به روایت بخاری: کتاب الصوم، باب قول النبی صلی الله علیه وسلم: «لا یمنعکم من سحورکم أذان بلال» (۱۹۱۸).
[7]- به روایت بخاری: کتاب الصوم، باب تعجیل الإفطار (۱۹۵۷) و مسلم: کتاب الصیام، باب فضل السحور (۱۰۹۸).
[8]- سند آن ضعیف است. ترمذی میگوید: این حدیث حسن غریب است. (مؤلف).
به روایت احمد (۲/ ۲۳۷). و ترمذی: کتاب الصوم، باب ما جاء فی تعجیل الإفطار (۷۰۰). از ابوهریره رضی الله عنه.
[9]- سند آن بسیار حسن است. (مؤلف).
به روایت احمد (۳/ ۱۶۴) و ابوداوود: کتاب الصیام، باب ما یفطر علیه (۲۳۵۶) و ترمذی: کتاب الصوم، باب ما جاء فیما یستحب علیه الإفطار (۶۹۶).
[10]- به روایت ابن ماجه: کتاب الصیام، باب فی الصائم لا ترد دعوته (۱۷۵۳) از عبدالله بن عمرو بن العاص رضی الله عنهما.
[11]- بوصیری، مصباح الزجاجة (۶۳۶).
[12]- برخی آن را ضعیف دانسته و سبب اختلاف آنان در صحیح دانستن این حدیث، اختلافشان در تعیین یکی از روایان آن است، اما دربارهٔ اجابت دعای روزهدار به شکل مطلق شواهدی هست، بنابراین حدیث حسن است. (مؤلف).
[13]- معاذ بن زهره تابعی است و ابن حبان او را ثقه دانسته است. بنابراین حدیث به سبب مرسل بودنش ضعیف است اما این حدیث شاهدی دارد که شاید به آن قوی شود. (مؤلف).
[14]- به روایت ابوداوود: کتاب الصیام، باب القول عند الإفطار (۲۳۵۸).
[15]- سند آن حسن است (مؤلف). به روایت ابوداوود: کتاب الصیام، باب القول عند الإفطار (۲۳۵۷).
[16]- صحیح ابن خزیمه (۱۹۰۱)، صحیح ابن حبان (۳۴۲۸).
[17]- در آن ضعف وجود دارد و برخی از قسمتهای آن شواهدی دارد. (مؤلف). به روایت احمد: (۲/ ۳۰۴) و ترمذی: کتاب الدعوات، باب فی العفو والعافیة (۳۵۹۸) از ابوهریره رضی الله عنه.
[18]- تخریج آن گذشت.
[19]- به روایت مسلم: کتاب فضائل الصحابة رضی الله عنهم، باب من فضائل أبی بکر الصدیق رضی الله عنهم (۱۰۲۸).
[20]- نگا: لطائف المعارف (۲۹۶-۲۹۹).
[21]- صحیح است. (مؤلف). به روایت امام احمد (۵/ ۷۸).
[22]- نگا: لطائف المعارف (۲۹۶).
[23]- سند آن ضعیف است، اما ابن قیم پس از آنکه همهٔ آن را در مسئلهٔ دهم کتاب «الروح» آورده میگوید: «از شیخ الاسلام ابن تیمیه شنیدم که این حدیث را گرامی میداشت و میگفت: اصول سنت شاهد [درستی] آن است و از بهترین احادیث است». (مؤلف). نگا: کتاب الروح (۱/ ۳۵۶).