مجالس رمضانی (۴) حکم قیام رمضان
تحميل الملف

مجالس رمضانی (۴) حکم قیام رمضان

سپاس خدایی که به‌لطف خود گام‌های سالکان را استوار ساخت، و با رحمت خود جان‌هایی را که در آستانهٔ هلاک بودند نجات داد، و برای هر آن‌کس که اراده نمود انجام کارهای نیک را آسان نمود تا مشتاق آخرت شود. او را به‌پاس همهٔ امور خوش و ناگوار سپاس می‌گوییم و گواهی می‌دهیم که معبودی به‌حق نیست جز الله که شریکی ندارد، دارای عزت و قهر است و همهٔ جان‌ها در پیشگاه او خاکسار هستند، و گواهی می‌دهم که محمد بنده و فرستادهٔ اوست که در نهان و آشکار امر الهی را اجرا می‌کرد. سلام و درود خداوند بر او و بر یارش ابوبکر که فرقهٔ تبهکار و افتراگو با او دشمنند، و بر عمر که نفس خود را مالک بود، و بر عثمان که مال و ثروت هنگفت خود را در راه خدا انفاق می‌کرد و بر علی که در میدان نبرد دشمنان پهلوان را به زمین می‌زد، و بر باقی یاران و تابعین و پیروان نیک آن‌ها تا گامی بر روی زمین برداشته می‌شود، درود بی‌پایان بر آن‌ها باد.

برادران و خواهران من:

خداوند برای بنده‌اش عبادات را مشروع گردانده و آن‌را متنوع ساخته است تا از هر کدام برای خود بهره‌ای بگیرد، و تا اینکه از یک نوع عبادت خسته نشده و با رها کردن آن به شقاوت و بدبختی نرسد. برخی عبادت‌ها را برای آن‌ها فرض گرداند که هیچ نقص و اختلالی در آن روا نیست، و برخی از عبادات را برای آن‌ها نفل و سنت گرداند که بنده به وسیلهٔ آن خود را به خداوند نزدیک می‌سازد.

از جملهٔ این عبادت‌ها نماز است که خداوند در شبانه‌روز پنج نماز را برای بندگان فرض نموده اما در ترازوی اعمال ارزش پنجاه نماز را دارند، و خداوند برای تکمیل این نمازهای فرض و نزدیک شدن بیشتر به او نمازهای نافله را مشروع ساخته، از جمله نمازهای راتبهٔ مرتبط به نمازهای پنجگانه: دو رکعت قبل از نماز صبح، چهار رکعت قبل از ظهر، دو رکعت بعد از ظهر، دو رکعت بعد از مغرب، دو رکعت بعد از عشاء. و از جملهٔ این نمازها، نماز شب است که خداوند در قرآن کسانی که آن‌را به‌جای می‌آورند ستوده است آنجا که می‌فرماید: {وَالَّذِينَ يِبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِيَاماً} [الفرقان: ۶۴] (و کسانی که برای پروردگارشان، در حال سجده‌ و قیام، شب‌زنده‌داری می‌کنند) و می‌فرماید: {تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً وَمِمَّا رَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ (۱۶) فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّآ أُخْفِىَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَآءً بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ} [السجدة: ۱۶، ۱۷]‍ ([در دل شب،] از بسترها برمی‌خیزند و پروردگار‌شان را با بیم و امید [به نیایش] می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند. هیچ کس نمی‌داند به [پاس] آنچه [این مؤمنان در دنیا] انجام می‌دهند، چه [بسیار پاداش‌ها که مایۀ شادمانی و] روشنی چشم‌هاست، برایشان نهفته است.)  و پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند: «بهترین نماز بعد از نماز فرض، نماز شب است» به‌روایت مسلم.[1] و پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «ای مردم، سلام را منتشر سازید، و [به‌نیازمندان] غذا بدهید، و رابطهٔ خویشاوندی را به‌جای بیاورد، به‌سلامتی وارد بهشت خواهید شد»، به روایت ترمذی، و گفته است که این روایت حسن صحیح است، و حاکم آن‌را صحیح دانسته است.[2]

و همچنین نماز وتر در شب که حداقل آن یک رکعت و حداکثر آن یازده رکعت است. و می‌تواند یک رکعت نماز وتر به‌جای آورد به دلیل فرمودهٔ پیامبر صلی الله علیه وسلم: « کسی که دوست دارد یک رکعت نماز وتر بجای آورد این کار را بکند»، به‌روایت ابوداود و نسائی.[3] و می‌تواند سه‌رکعت نماز وتر بخواند به‌دلیل فرمودهٔ پیامبر صلی الله علیه و سلم: «کسی که دوست دارد سه رکعت نماز وتر به‌جای آورد این کار را انجام دهد». به‌روایت ابوداود و نسائی[4]. اگر بخواهد می‌تواند همهٔ آن‌ها را متصل به هم – با یک سلام - بخواند، به‌دلیل روایتی که امام طحاوی از عمر بن خطاب رضی الله عنه نقل کرده است که ایشان سه رکعت نماز وتر خواند و فقط در پایان آن سلام داد.[5] و اگر بخواهد دو رکعت می‌خواند سپس سلام می‌دهد و پس از آن یک رکعت دیگر به‌جای می‌آورد به‌دلیل روایت بخاری از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما که ایشان بین دو رکعت و یک رکعت در نماز وتر با سلام فاصله می‌انداختند، تا جایی که بین آن‌ها امر می‌کردند برخی کارهایش را انجام دهند[6]، و می‌تواند پنج رکعت نماز وتر بخواند و ننشیند و سلام ندهد مگر در پایان آن. به‌دلیل فرمودهٔ پیامبر صلی الله علیه وسلم: «کسی که دوست دارد پنج رکعت نماز وتر به‌جای بیاورد این کار را بکند». به‌روایت ابوداود و نسائی.[7] و از عایشه رضی الله عنها روایت است که: «پیامبر صلی الله علیه وسلم سیزده رکعت نماز شب به‌جای می‌آوردند و پنج رکعت نماز وتر می‌خواندند که تنها در رکعت آخر آن می‌نشستند». متفق علیه[8]. و می‌تواند هفت رکعت پشت سر هم نماز وتر بخواند همانند پنج رکعتی که بیان شد به‌دلیل فرمودهٔ ام سلمه رضی الله عنها: «پیامبر صلی الله علیه وسلم هفت رکعت و پنج رکعت نماز وتر به‌جای می آوردند که میان آن‌ها نه با سلام و نه با سخنی فاصله نمی‌انداختند» به‌روایت احمد، نسائی و ابن ماجه[9].

و می‌تواند نه رکعت نماز وتر به‌جای بیاورد، در رکعت هشتم می‌نشیند و تشهد می‌خواند و دعا می‌گوید اما سلام نمی‌دهد، و برای رکعت نهم بر می‌خیزد، و در رکعت نهم تشهد می‌خواند و دعا می‌گوید و سپس سلام می‌دهد، به‌دلیل حدیث عایشه رضی الله عنه در مورد روش نماز وتر پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرمودند: «نه رکعت نماز می‌خواندند و نمی‌نشستند تا رکعت هشتم که در آن ذکر می‌کرد و خداوند را ستایش می‌نمود و دعا می‌گفت، سپس بلند می‌شد بدون اینکه سلام دهد، و رکعت نهم را به‌جای می‌آورد، سپس می‌نشست و ذکر و دعا می‌گفت و خدا را ستایش می‌کرد و پس از آن سلامی می‌داد که ما آن‌را می‌شنیدیم» به‌روایت احمد و مسلم.[10] و می‌تواند یازده رکعت نماز بخواند. می‌تواند این نمازها را به‌صورت دو رکعت دو رکعت بخواند و در نهایت با یک رکعت آن‌را وتر بگرداند، به‌دلیل حدیث عایشه رضی الله عنها که: «پیامبر صلی الله علیه وسلم بین نماز عشاء و صبح یازده رکعت نماز به‌جای می‌آورد، بین هر دو رکعت سلام می‌دادند و با یک رکعت نمازهایش را وتر می‌گرداندند» روایت اصحاب کتب سته به استثنای ترمذی.[11] و اگر خواست می‌تواند چهار رکعت و چهار رکعت بخواند و در پایان با سه رکعت نمازش را وتر کند، به‌دلیل حدیث عایشه رضی الله عنها که: «پیامبر صلی الله علیه وسلم چهار رکعت نماز می‌خواند که از زیبایی و طولانی بودن آن نپرس، سپس چهار رکعت به‌جای می‌آورد که از زیبایی و طولانی بودن آن نپرس، سپس سه رکعت به‌جای می‌آورد» متفق علیه.[12]

پیوسته خواندن پنج، هفت و نه رکعت زمانی خوب است که شخص خودش به تنهایی نماز می‌خواند یا با گروهی محدود که چنین روشی را می‌پسندند. اما در مساجد عمومی بهتر است که امام پس از هر دو رکعت سلام دهد تا مردم دچار مشقت و سختی و همچنین دچار اضطراب و پریشانی نشوند، و این روش برای آن‌ها آسان‌تر است. و پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند: «هر کدام از شما امام شد، نمازش را کوتاه کند، زیرا پشت سر او انسان سالمند و ضعیف و مشغله‌دار حضور دارند»[13] و در یک روایت: « هر وقت خودش [به‌تنهایی] نماز خواند آن‌را هر طور که دوست دارد به‌جای آورد»[14]. و ثابت نشده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم همراه یارانشان به‌این صورت نماز وتر را به‌جای می‌آوردند بلکه هرگاه خودشان به‌تنهایی بودند نماز وتر را اینگونه به‌جای می‌آوردند.

نماز شب در رمضان فضیلت و امتیاز بیشتری نسبت به ماه‌های دیگر دارد، به‌دلیل این فرمودهٔ پیامبر صلی الله علیه وسلم که: «کسی که شب رمضان را با ایمان و امید پاداش به نماز زنده‌بدارد، گناهان پیشین او آمرزیده می‌شوند» متفق علیه.[15] و معنای «با ایمان» این است که به خداوند و پاداشی که برای بندگان در نظر گرفته ایمان داشته باشد، و معنای «احتساب و یا چشم‌داشت و امید به پاداش» این است که این عبادت را برای کسب ثواب انجام دهد نه برای خودنمایی و خودستایی و مال‌‌طلبی و جاه‌طلبی. و شب زنده‌داری رمضان شامل اول و آخر شب است. بنابراین نماز تراویح هم نماز شب محسوب می‌شود و باید نسبت به ادای آن حریص بود و به آن توجه داشت و هنگام ادای آن انتظار و امید پاداش الهی را داشت. چند شبی بیشتر نیست که انسان مؤمن و عاقل قبل از گذشت وقت آن، غنیمتش می‌شمارد ، و از این روی به آن نماز تراویح می‌گویند که مردم آن‌را به‌طور طولانی به‌جای می‌آوردند و نیازمند این بودند که پس از ادای چهار رکعت، اندکی استراحت کنند.

و پیامبر صلی الله علیه وسلم اولین کسی بودند که نماز تراویح را به‌صورت جماعت در مسجد ادا کردند، سپس از ترس اینکه مبادا بر امتش فرض شود به‌جماعت خواندن آن‌را رها کردند. در صحیحین از عایشه رضی الله عنها روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم شبی در مسجد نماز خواندند و مردم نیز به ایشان اقتدا کردند، و سپس در شب بعدی نماز خواندند و مردم زیادی جمع شدند، و در شب سوم و چهارم مردم جمع شدند اما پیامبر صلی الله علیه وسلم نیامدند. وقتی که صبح شد ایشان فرمودند: « آنچه شما انجام دادید را دیدم، هیچ چیزی مانع از آن نشد که نزد شما بیایم جز اینکه ترسیدم که این نماز بر شما فرض شود». می‌گوید: این اتفاق در رمضان بود[16]. از ابوذر رضی الله عنه روایت است که: «همراه با پیامبر صلی الله علیه وسلم روزه گرفتیم، با ما نماز قیام به‌جای نیاورد تا اینکه هفت شب از ماه رمضان باقی مانده بود، پس با ما نماز خواند تا اینکه یک سوم شب گذشت، سپس در شب ششم مانده به پایان ماه با ما نماز نخواند، سپس در پنج شب مانده به پایان ماه با ما نماز خواند تا اینکه نیمی از شب گذشت. گفتیم: ای رسول خدا، چه می‌شد اگر باقیماندهٔ شب را هم با ما نماز می‌خواندی؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: هر کسی با امام نماز بخواند تا اینکه امام نمازش را به‌پایان برساند برای او پاداش قیام کل آن شب نوشته می‌شود». به روایت اهل سنن با سند صحیح.[17]

سلف صالح در رابطه با تعداد رکعت‌های نماز تراویح و نماز وتر همراه با آن اختلاف نظر دارند. گفته شده: نماز تراویح چهل و یک رکعت است، و گفته شده: سی و نه رکعت، و گفته شده: بیست و نه رکعت، و گفته شده: بیست و سه رکعت، و گفته شده: نوزده رکعت، و گفته شده: سیزده رکعت، و گفته شده: یازده رکعت، و اقوال دیگری نیز وجود دارد. و راجح‌ترین این اقوال یازده رکعت و سیزده رکعت است به‌دلیل روایتی که در صحیحین از ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها آمده است که وقتی از ایشان در مورد نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم در ماه رمضان پرسیده شد ایشان فرمودند: «در ماه رمضان و غیر آن بیشتر از یازده رکعت نماز به‌جای نمی‌آوردند»[18] و در روایت ابن عباس رضی الله عنهما آمده که: «نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم در شب سیزده رکعت بود» به‌روایت بخاری.[19] و در روایت موطأ از سائب بن یزید رضی الله عنه نقل شده است که: «عمر بن خطاب رضی الله عنه به ابی بن کعب و تمیم داری دستور داد که با مردم یازده رکعت نماز بخوانند»[20] و سلف صالح این نمازها را بسیار طولانی می‌خواندند، در حدیث سائب بن یزید رضی الله عنه آمده است: « قاری دویست آیه را می‌خواند تا جایی که ما از شدت طولانی بودن نماز به عصا تکیه می‌کردیم» و این خلاف آن‌چیزی است که ما امروزه شاهد آن هستیم که مردم نماز تراویح را به‌سرعت بسیار می‌خوانند و آن آرامش و تأنی مطلوب و واجب که رکنی از ارکان نماز است و نماز بدون آن صحیح نیست را به‌جای نمی‌آورند، و در این رکن نماز اختلال ایجاد نموده و ضعیفان و بیماران و سالمندان پشت سر خود را آزار می‌دهند و در حق خود و دیگران ستم روا می‌دارند، و علما رحمهم الله گفته‌اند که مکروه است که امام به‌گونه‌ای نماز را شتابان بخواند که کسانی که به او اقتدا کرده‌اند نتوانند سنت‌های نماز را ادا کنند، تا چه برسد به سرعتی که مانع از ادای واجبات نماز می‌شود. از خداوند سلامتی را می‌طلبیم.

و شایسته است که انسان از ادای نماز تراویح تخلف نکند تا اجر و پاداش آن‌را به‌دست آورد، و نمازش را رها نمی‌کند تا اینکه امام نماز تراویح و وتر را به‌پایان برساند و اجر و پاداش قیام کل شب را به‌دست آورد. برای زن‌ها جایز است که در صورت در امان ماندن از فتنه به نماز تراویح بیایند، به‌دلیل فرمودهٔ پیامبر صلی الله علیه وسلم که: «کنیزان خدا [یعنی زنان] را از مساجد خدا باز ندارید»[21]. و روش سلف صالح رضی الله عنهم هم اینگونه بوده است، اما زن باید با پوششی درست و بدون خودآرایی به مسجد بیاید و صدایش را بلند نکند و زینت‌های خود را آشکار نسازد، به‌دلیل این فرمودهٔ خداوند: {وَلاَ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا} [النور: ٣١] (و زیور [و آرایشِ] خود را آشکار نکنند؛ مگر آنچه [به صورت طبیعی] نمایان است) یعنی: زینتی که آشکار شده و قابل پنهان کردن نیست مانند چادر و عبا و همانند آن، و به‌دلیل اینکه وقتی پیامبر صلی الله علیه وسلم به زنان دستور داد که برای ادای نماز عید خارج شوند، ام عطیه گفت: ای رسول خدا، امکان دارد یکی از ما چادر نداشته باشد، ایشان فرمودند: «خواهرش بر او چادر بپوشاند» متفق علیه[22].

و برای زن‌ها سنت است که از صف مرد‌ها فاصله بگیرند و صف‌بندی برای نماز را از صفوف آخر شروع کنند بر عکس مردها، به‌دلیل فرمودهٔ پیامبر صلی الله علیه وسلم که: «بهترین صف‌های مردها اولین آن و بدترین صف‌هایشان آخرین آن‌هاست، و بهترین صف‌های زن‌ها آخرین آن‌ها و بدترینشان اولین آن‌هاست». روایت مسلم[23]. و به‌محض سلام دادن امام از مسجد خارج شوند و منتظر نمانند، به‌دلیل حدیث ام سلمه رضی الله عنها که فرمودند: «وقتی پیامبر صلی الله علیه وسلم سلام می‌گفتند [و نماز را به پایان می‌رساندند]، زن‌ها بر می‌خاستند، و ایشان اندکی در جایگاه خود می‌نشستند قبل از اینکه برخیزند»، و می‌گوید: « به‌گمانم این کار را می‌کردند تا زن‌ها برخیزند و بروند قبل از اینکه مردها به آن‌ها برسند». به‌روایت بخاری[24].

خداوندا همان توفیقی که به آنان دادی به ما نیز عنایت کن، و ما و والدین ما و همهٔ مسلمانان را به‌رحمت خود بیامرز ای مهربان‌ترین مهربانان، و سلام و درود خداوند بر پیامبر ما محمد و بر خاندان و یاران ایشان باد.

علامه ابن عثیمین رحمه الله | ترجمه: عادل حیدری

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] - صحیح مسلم (۱۱۶۳).

[2] - ترمذی (۲۴۸۵) و ابن ماجه (۱۳۳۴)،  و حاکم (۳/۱۳) از حدیث عبدالله بن سلام رضی الله عنه.

[3] -  ابوداود (۱۴۲۲)، و نسائی (۱۷۱۲) از حدیث ابوایوب انصاری رضی الله عنه.

[4] - تخریج پیشین.

[5] - شرح معانی الآثار (۱/۱۲۷).

[6] - بخاری (۹۹۱).

[7] - ابوداود (۱۴۲۲) و نسائی (۱۷۱۲) از حدیث ابوایوب انصاری رضی الله عنه.

[8] - بخاری (۱۱۴۰)، مسلم (۷۳۷).

[9] -احمد (۶/۲۹۰)، نسائی (۱۷۱۴)، ابن ماجه (۱۱۹۲).

[10] - احمد (۶/۵۳)، مسلم (۷۴۶).

[11] - بخاری (۹۹۴)، مسلم (۷۳۶)، ابوداود (۱۳۳۶)، نسائی (۶۸۵)، ابن ماجه (۱۳۵۸).

[12] - بخاری (۱۱۴۷)، مسلم (۷۳۸).

[13] - بخاری (۷۱۵۹)، مسلم (۴۶۷) از حدیث ابومسعود رضی الله عنه.

[14] - بخاری (۷۰۳)، مسلم (۴۶۷) از حدیث ابوهریره رضی الله عنه.

[15] - بخاری (۳۷)، مسلم (۷۵۹) از حدیث ابوهریره رضی الله عنه.

[16] - بخاری (۱۱۲۹)، مسلم (۷۶۱).

[17] - ابوداود (۱۳۷۵)، ترمذی (۸۰۶)، نسائی (۱۳۶۴)، ابن ماجه (۱۳۲۷) از حدیث ابوذر رضی الله عنه.

[18] - بخاری (۱۱۴۷)، مسلم (۷۳۸).

[19] - بخاری (۱۱۳۷).

[20] - الموطأ (۲۵۱) و سند آن از صحیح‌ترین اسانید است (مؤلف).

[21] - متفق علیه، بخاری (۹۰۰) و مسلم (۴۴۲) از حدیث ابن عمر رضی الله عنهما.

[22] -بخاری (۹۸۰)، مسلم (۸۹۰).

[23] - مسلم (۴۴۰) از حدیث ابوهریره رضی الله عنه.

[24] - بخاری (۸۳۷).

0 التعليقات
إضافة تعليق

لن يتم نشر البريد الإلكتروني