امروز امت اسلامی در سراسر پیکر خود، زخمهای عمیقی دارد؛ پیکری که از هر جهت هدف تیرهای زهرآگین مختلفی قرار گرفته است:
۱. تیر استعمار طولانیمدت: استعمار طولانیمدت که اثرات سیاه و مخربی بر تمامی کشورهای اسلامی که تحت تسلط آن قرار گرفتند، به جا گذاشته است.
۲. تیر استشراق: استشراق (شرقشناسی)، ابزاری فکری برای هجوم غربیها در قرون گذشته بود.
۳. تیر شبهات فکری: آتش شبهات فکری در بیست سال اخیر شعلهور شدهاند و پرچمداران آن، مؤسسات فکری، انجمنهای فرهنگی، برخی نظامهای سیاسی، کانالهای تلویزیونی، روزنامهها و مجلات و همچنین برخی از روشنفکران غربزده هستند. علاوه بر این، برخی چهرههای جدید و منحرف از شبکههای اجتماعی به عنوان منبرهای تبلیغی استفاده میکنند و شبهات مختلفی در زمینههای الحاد، فمینیسم، انکار سنت نبوی، لادینی، ابراهیمیگری[1] و مواردی از این قبیل را گسترش میدهند.
۴. تیر انحرافات اخلاقی و اباحیگری: تیرهایی که بشر در طول تاریخ خود، مشابه آن را در این حد از انحطاط و فساد اخلاقی، بهویژه در گستردگی فراگیری آن که از طریق سایتها و دستگاههای الکترونیکی به جوانان، دختران، بزرگسالان و حتی کودکان رسیده است، ندیده است.
۵. تیر جهل، فریب و تعصبات قومی: این تیرها تحت نظارت سیاستهای غربی که مرزهای ما را در ابتدای قرن گذشته ترسیم کردند، کاشته شدند و با کمک دستهای قدرتمندی که وابسته به این قدرتهای غربی هستند، پیادهسازی و تقویت شدند.
۶. تیر نظامهای مدرن حکومتی: این نظامها، مفاهیم ملیگرایی را به قیمت نادیده گرفتن امت اسلامی ترویج کرده و انسان را زیر بار سنگین خواستههای خود له کردهاند. آنها عمر و انرژی انسانها را تحت فشار نظام آموزشی ناکارآمد که مفاهیم غلط را تثبیت و تبعیت کورکورانه را تقویت میکند، تلف کردهاند. این نظامها کرامت انسانها را با تسلط مالی، فقر، زندانها، سرکوب و سلب آزادی و کرامت، در بسیاری از کشورها و سرزمینها از بین بردهاند.
۷. تیر اشغالگری مستقیم و غیرمستقیم: که امروزه شعلههای آن را در غزه و سودان مشاهده میکنیم.
۸. تیر حاکمان ستمگر و منافق: این حاکمان ظالم، با بیدارگری و مصلحان و هرگونه تلاش برای بیداری امت اسلامی مقابله میکنند.
۹. تیر رسانههای فاسد: این رسانهها حقیقت را تحریف کرده، فساد را ترویج میدهند و چهره مصلحان و دعوتگران را تخریب میکنند.
۱۰. تیر افراطگرایان و جاهلان: کسانی که با کافرخواندن، بدعتیخواندن، تفرقه و چنددستگی، بر امت مسلط شدهاند و وضعیت تفرقه و نابهسامانی موجود را بدتر کردهاند.
۱۱. تیر ابتذال، سرگرمیهای پوچ و مشاهیر کممایه: پیامبر - صلی الله علیه وسلم - در حدیثی به آنها به عنوان نشانههای آخرالزمان اشاره کرده است؛ این موارد باعث شدهاند نسلهای جدید در بیهودگی و بیمسئولیتی غرق شوند و معنای زندگی را از دست بدهند.
تمامی این تیرها بر پیکری ضعیف و رنجور جمع شدهاند و همان ضعف و ناتوانیای را ایجاد کردهاند که پیامبر - صلی الله علیه وسلم - دربارهاش هشدار داده بود. این وضعیت، پیکر امت را بیمار و ناتوان کرده و آن را از حرکت بازداشته است، گویی دست و پایش بسته شده و توانایی هیچ اقدامی ندارد.
سپس، پس از تمامی این مصیبتها و تیرهای مرگبار، فرزندان این امت در برابر این همه مصیبت و تیرهای کشنده چه کردهاند؟
والدین برای حفاظت از فرزندانشان، تربیت آنها و ادای مسئولیت اسلامی خود در قبال آنها چه کردهاند؟
ثروتمندان امت در برابر پروژههای فاسد و میلیاردی قارونصفتانه چه اقدامی کردهاند؟
و اهل علم در برابر این همه تیر، در بیان حقایق و رهبری عملی امت چه کردهاند؟
کسی که گمان میکند امت اسلامی امروز میتواند از این تیرهای سمی و سهمگین تنها با تلاشهای اندک و پراکنده و کمکهای جزئی برخی افراد نجات یابد، دچار توهم است.
- امروز امت اسلامی نه از غفلت خود بیدار میشود و نه از زنجیرهایش رهایی مییابد، مگر با فداکاری عظیمی از سوی فرزندان مخلص و وفادار آن. این فداکاری نه تنها در زمان و انرژی، بلکه در صرف مال و تلاشهای مستمر باید تجلی یابد. در اینجا مجدداً به ایدهای که بارها تکرار کردهام، اشاره میکنم: «فراغت افراد برای دین». این ایده ضرورت دارد تا در میان حامیان مالی و خانوادهها پذیرفته شود؛ به این معنا که برخی جوانان نخبه و باهوش که مؤمن و مخلص هستند، از مشغولیتهای مادی و زندگی مدرن معاف شوند و به طور کامل به ساختار جامع دینی بپردازند. این ساختار، نه تنها بر حفظ و تحصیل علوم دینی متمرکز است، بلکه نیازهای گسترده اصلاحگران را در تمام سطوحی که بر مسیر امت اثرگذار است، در نظر میگیرد. این جوانان، پس از آمادگی لازم، تمام وقت خود را صرف خدمت به دین و نصرت اسلام بکنند. این امر بدون فداکاری جوانان و خانوادههای آنان و بیداری حامیان مالی میسر نخواهد شد.
- امروز امت اسلامی بدون آگاهی عمیق از دشمنانش، اعم از کافران و منافقان، نجات نخواهد یافت. باید از دشمنان برائت جسته و از مخلصان و دلسوزان حمایت کرده و آنان را دوست بدارند. چگونه میتوان از امتی که کسانی را که برای آنان کار میکنند، دشمن میپندارد و آنان را تنها میگذارد و به کسانی که با دین و اخلاقشان میجنگند، کمک میرسانند؟ انتظار پیشرفت داشت؟
- وضعیت امت اسلامی بهبود نخواهد یافت اگر طلاب علوم دینی تنها به حفظ و ضبط مسائل نظری بسنده کنند، بدون آنکه تربیت عملی بر اساس حقایق ایمان، تزکیۀ نفس و آگاهی از شرایط موجود و همچنین قدرت فکری و شناخت روش اصلاحی انبیا را فرا بگیرند.
بنابراین، لازم است طلاب علوم دینی به صورت جامع و متوازن تربیت شوند تا علم و عمل، تزکیه و تفکر، و آگاهی و روش اصلاحی را به هم بیامیزند. اینگونه است که آنان برای تأثیرگذاری در میدانهای مختلف امت با بصیرت و آگاهی آماده میشوند و به رهبرانی ربانی تبدیل میگردند که هم به کتاب خدا عمل کرده و هم در مطالعهٔ آن کوشا بودهاند.
- امروز وضعیت امت تغییر نخواهد کرد اگر تنها به این بسنده کنیم که جوانان نخبۀ ما قرآن را حفظ کنند و الفاظ آن را بدون فهم و تدبر ادا کنند، بدون آنکه از آن هدایت جسته و به آن عمل کنند. از این رو، از نسل فردا و از رهبران آگاه انتظار داریم که مجالس هدایتگیری از قرآن را در امت احیا کنند و حلقات حفظ قرآن را با جلسات تدبر و فهم و پیوند عملی با واقعیت پر کنند، همانگونه که در دوران صحابه در مدرسه نبوی - صلی الله علیه وسلم - چنین بوده است.
- امروز امت اسلامی نیازمند آن است که نخبگان و دعوتگران آن بر اساس فقه اولویتها عمل کنند و به اصول اساسی دین و مسائل مهم زمانه توجه ویژه داشته باشند. هر مسئلهای باید به اندازهٔ اهمیتش در وحی و شرایط واقع در نظر گرفته شود. درست همانطور که انبیا علیهم السلام به مشکلات اصلی زمان خود توجه ویژه داشتند. برای مثال، لوط – علیه السلام - بارها قومش را در مورد مسئله فحشا مورد خطاب قرار داد و شعیب – علیه السلام - در تمام دعوت خود به اصلاح ظلم اقتصادی و تجاری قومش اهتمام ورزید، و موسی – علیه السلام - با اجازۀ الله متعال، به آزادسازی مستضعفان و مظلومان پرداخت. امروز نیز ما به چنین فقه و توجهی نیاز داریم.
- همچنین امت اسلامی نیازمند اتحاد و کنار گذاشتن تفرقه و اختلاف است، چرا که این یکی از شروط اساسی بیداری و پیشرفت است. گرچه شاید در وضعیت کنونی امت اسلامی، انتظار اتحاد کامل و فراگیر از لحاظ روشها و منهجها واقعبینانه نباشد، اما میتوانیم در هدفهای بزرگ و اساسی که مربوط به نصرت امت است، متحد شویم، حتی اگر روشها و زمینههای فعالیت ما متفاوت باشد. همچنین باید از پرداختن به اختلافات درونی پرهیز کرده و بر روی مسائل مفید و سازنده برای امت تمرکز کنیم.
ما ایمان کامل داریم که خداوند متعال تدبیرکنندۀ تمام امور جهان است و هیچ چیزی بدون اجازه او رخ نمیدهد. خداوند سنتهایی در زمین قرار داده و یکی از روشنترین آنها، یاریرسانی به مؤمنانی است که با اخلاص و صبر در راه او قدم برمیدارند.
اگر چنین مؤمنانی یافت شوند و آنها بر روش انبیا گام بردارند، حقایق دین را احیا کنند و با بصیرت و حکمت در جامعه و شرایط واقع عملی کنند و در این مسیر وحی را به عنوان مرجع خود قرار دهند، مدرسه نبوی را الگو بگیرند، تزکیه را توشۀ خود بدانند، علم را ضمانت، و حکمت را روش، بصیرت را راهنما و عمل را وسیله، و خدمت به امت را هدف، و احیای اسلام را غایت خود بدانند و در کنار این همه، از الله متعال توفیق خواسته و به او توکل و از شریعت او پیروی کنند، آنگاه از نصرت الهی و برکت و فتح الهی شگفتزده نخواهید شد.
این سخنان به معنای دعوت به چیزی دور از دسترس نیست. بلکه این نشانههایی که از تحقق این الگوها در واقعیت امروز دیدهایم، مژدههایی است که به چشم خود شاهد آن بودهایم. از خداوند میخواهیم که نعمتها را تکمیل کند و به این غایت برسیم. همانگونه که گفتهاند: «فردا برای منتظرش نزدیک است».
احمد السید | ترجمه: عبدالجمیل جابر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] اشاره به اتحاد سه دین اسلام و یهودیت و مسیحیت تحت عنوان دیانت ابراهیمی است که برخی از نظامهای سیاسی و دستگاههای تبلیغاتی وابسته به این سیستمها در حال ترویج آن هستند. (ویراستار)