چرا از قرآن لذت نمیبرم؟ سؤال بهجایی است، اگر انسان را به تفکر وا بدارد و برای یافتن چارهٔ آن بیندیشد، اما اگر بهانه یا دلیلی برای ترک قرآن شود، مغالطهای بیش نیست.
زیرا لذتبردن از قرآن هدف یا مقصد اساسی از نزول کلام الله متعال نیست، بلکه میتوان آن را پاداش اهل ایمان در این دنیا دانست.
الله متعال میفرماید:
{وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَمَنْ حَوْلَهَا} [انعام:۹۲] (و این [قرآن] کتاب مبارکی است که آن را نازل کردیم [تا] تصدیقکنندۀ چیزی باشد که پیش از آن نازل شده است و [همچنین] به این منظور است كه به [ساکنانِ] اُمّ القُری [= مكه] و [مردم] پیرامونش [در سراسر گیتی] هشدار دهى؛ و كسانى كه به آخرت ایمان مىآورند، به این [کتاب] نیز ایمان مىآورند و بر نماز خویش مواظبت میكنند).
{وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ} [انعام: ۱۵۵] (و این [قرآن] که آن را نازل کردیم کتابی پُربرکت است؛ از آن پیروی کنید و پروا نمایید؛ باشد که مورد رحمت [الله] قرار گیرید).
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} [ابراهیم: ۱] (این [قرآن] کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را به فرمان پروردگارشان، از تاریکیها[ی شرک و جهل] به روشنایی [ایمان و دانش] بیرون آوری؛ به راه [پروردگارِ] شکستناپذیرِ ستوده).
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} [ص: ۲۹] ([این قرآن] کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردیم تا [مردم] در آیاتش به دقت بیندیشند و خردمندان پند گیرند).
و آیات فراوان دیگری که در این باره آمده است.
در این آیات میبینیم که هدف از نزول قرآن کریم، هشدار به انسانها، رهنمودی برای پیروی کردن، راهی برای خروج مردم از تاریکیها و رسیدن به نور، کتابی برای تدبر، و یادآوری و پندی برای صاحبان خرد، بیان شده است.
شخصی که خواندن قرآن را برای لذت نبردن رها میکند، مانند کسی است که چون از خوردن غذای مقوی و ضروری لذت نمیبرد، آن را ترک کرده تا از گرسنگی یا سوء تغذیه بمیرد یا به سراغ غذاهای زیانبار دیگری میورد که برایش لذتبخش اما کشنده و بیماریزاست.
بنابراین افرادی که هدفشان تنها خوشی و لذت است، لذتهای فوری اما خطرناک را بر لذتهای واقعی مفید و دائمی ترجیح میدهند.
برای همین نیز افرادی هستند که با شنیدن حکایت صالحان یا سخنان دعوتگران در مورد لذتِ انس با قرآن، به خواندن کلام الله مشتاق شده یا در مجالس قرآنی یا تفسیر شرکت میکنند؛ اما هنگامی که آن لذتی که در پیاش بوده یا تصورش را داشتهاند را نمییابند و یا از درک مفاهیم آن عاجز میشوند، قرآن را رها کرده و به دنبال لذتهای دیگر میروند.
نکتهٔ مهم دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که لذت بردن از قرآن با لذتهای دیگر متفاوت است.
آن احساسی که برای مؤمنان هنگام خواندن قرآن رخ میدهد، آمیزهای از ترس و امید، و دلهره و آرامش است.
ترس و خشیتی که بر خلاف ترسهای دنیوی تو را به صاحب آن نزدیکتر میکند و نه دورتر.
اشکهایی که روح و روانت را صیقل میدهد نه اینکه تو را افسرده و ناامید کند.
عبدالله بن عروة بن زبیر رحمه الله میگوید: به مادربزرگم اسماء بنت ابیبکر رضی الله عنها گفتم: اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم هنگامی که قرآن میشنیدند چگونه بودند؟ گفت: «همانگونه که الله متعال آنها را وصف نموده، چشمانشان اشکبار میشد و پوستشان به لرزه میافتاد».[1]
الله متعال وضعیت مؤمنان خداترس در برابر قرآن را اینگونه توصیف کرده است:
{اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ} [زمر:۲۳]
(الله نيكوترين سخن را فروفرستاد، كتابى كه [آیات آن در صدق و نظم و شیوایی] شبيه يكديگر، و مثانی است (امر و نهی، وعده و عید، اخبار و احکام در آن تکرار میشود)، از شنيدن آياتش پوست كسانى كه از پروردگارشان مىهراسند به لرزه میافتد، آن گاه پوستشان و دلشان به ياد الله نرم مىگردد و آرامش مىيابد. اين هدايت الله كه هر كه را بخواهد به آن راهنمايى مىكند؛ و هر كه را الله گمراه كند، هیچ هدایتگری نخواهد داشت).
ابن ابیملیکه میگوید: «از مکه تا مدینه با ابن عباس رضی الله عنهما همراه شدم، نماز را دو رکعت میخواند، هنگامی که توقف میکردیم، نیمهٔ شب برخاسته و قرآن را حرف حرف تلاوت میکرد و سخت گریه و زاری میکرد».[2]
قرآن اینچنین است؛ شنیدن آن لرزه بر اندام مؤمنان میاندازد و پس از آن آرامشی واقعی به دنبال میآورد.
ابن کثیر رحمه الله در تفسیرش میگوید: «این صفتِ ابرار(نیکوکاران)، هنگام شنیدن کلام خداوند جبار، مهیمن، عزیز و غفار است، چرا که آنها وعده و وعید، و ترس و تهدید آن را میفهمند و به خاطر آن پوستشان از خشیت و ترس به لرزه میافتد {سپس پوستشان و دلشان به ياد الله نرم مىگردد} به خاطر امید و آرزویی که به رحمت و لطف او دارند.»[3]
این مفسر بزرگ رحمه الله بیان میکند که نیکوکاران به سبب فهمیدن محتوای آیات است که بدنشان به لرزه افتاده و سپس آرامش آنها را دربر میگیرد.
بنابراین کسی که فهمی از قرآن کریم ندارد و با وجود توانایی، هیچ تلاشی برای فراگیری معنا و مفهوم آیات نکرده است، باید پیش از هرچیز خودش را متهم کند.
مانند آن کودک دبستانی نباش که انتظار دارد از خواندن بوستان سعدی، در دلش آن شور و شوقی ایجاد شود که در دل یک استاد ادبیات فارسی بهپا میشود.
بنابراین پیش از آنکه قرآن را متهم کند باید به قابلیتهای خودش بنگرد:
آیا از زبان عربی و بلاغت و شیوایی آن چیزی میداند؟!
آیا سنت رسول خدا صلی الله علیه وسلم که مبین قرآن است را خوانده است.
آیا از سیرت پیامبر و یارانش، اسباب نزول و حال و هوای مکه و مدینه در زمان بعثت خبر دارد؟
از تاریخ و ادیان و مذاهب در گذشته و حال چه میداند؟
حتی از علوم طبیعی و شناخت جهان پیرامونش چقدر آگاه است؟
و مهمتر از همهٔ اینها: آیا قلب خود را - که محل نزول معارف قرآنی است - پاک و حاصلخیر نگه داشته یا بیمار و زنگزدهاش کرده است.
چنانکه سعدی شیرازی رحمه الله در گلستان میگوید:
باران که در لطافتِ طبعش خِلاف نیست ... در باغ لاله روید و در شورهبوم خَس
تاثیر رواج جهل در جامعه بر عدم فهم دین:
کوچک شدن دایرهٔ معرفتی و انتشار جهل و یا تردید نسبت به حقایق در یک جامعه نه تنها بر جانب مادی زندگی آنان تاثیر میگذارد بلکه تاثیر مهم و اساسی آن بر جانب معنوی است.
امروزه اصطلاح «جهلشناسی» (agnotology) که به مطالعهٔ جهل یا شک عمدی میپردازد برای تحقیق دربارهٔ انتشار دادههای علمی نادرست یا گمراهکننده به کار برده میشود.
جورجینا کنیون (Georgina Kenyon) در مقالهای که در سال ۲۰۱۶ میلادی منتشر کرده به این موضوع پرداخته که چگونه افراد یا شرکتهایی به خاطر منافع شخصی خود نادانی و جهل را گسترش میدهند. او برای اثبات این امر به یادداشت محرمانهای استناد میکند که در سال ۱۹۷۹ میلادی توسط شرکتهای دخانیات نوشته شده بود و در آن تعدادی از تاکتیکهای مورد استفاده برای مقابله با مخالفان دخانیات مطرح شده است. در یکی از مطالب این یادداشت به صراحت عنوان شده بود که تردید، بهترین وسیلهٔ ما برای رویارویی با حقایقی است که در اذهان عموم مردم وجود دارد.[4]
دیوید دانینگ (David Dunning) نیز از دانشگاه کرنل هشدار میدهد که «اینترنت به انتشار جهل کمک میکند. اینترنت کاربران را طعمهٔ صاحبان منافع قدرتمندی میکند که مایل به گسترش عمدی جهل هستند».[5]
اگر چه جهلشناسی، عموماً به تاثیر رواج جهل بر زندگی مادی انسانها میپردازد، اما ترویج جهل با روشهای مختلف آن، انسانها را از معنویت صحیح نیز دور میکند.
ترویج جهل یا شکاندازی در مسلمات دینی و باورهای اسلامی را نیز اگر کاری برنامهریزی شده و هدفمند ندانیم، سادهلوحی است.
رواج جهل و از بین رفتن علم را رسول خدا صلی الله علیه وسلم از نشانههای نزدیک شدن قیامت دانسته است. چنانکه میفرماید: «مِن أشراطِ السَّاعةِ أن يُرفَعَ العِلمُ ويَثبُتَ الجَهْلُ»[6] (از نشانههای قیامت این است که علم برداشته شده و جهل باقی میماند).
بنابراین هنگامی که غلبهٔ مادیات در یک جامعه و تشویق برای به دست آوردن آن به بهای پشت کردن به علم و دانش تمام میشود و جانب علومی که به علوم انسانی مشهور است کمرنگ میشود؛ علومی که ویژگیهای تمدن، جامعه، فرهنگ تاریخ، ادب و جغرافیای انسان را مطالعه میکند و مهمتر از همهٔ اینها، هنگامی که علوم مرتبط با قرآن و سنت، که از نظر مسلمانان ارزشمندتر و بالاتر از هر علمی است، نیز مورد استقبال قرار نگیرد و به کناری گذاشته شود، جهل و خلأ معنوی به راحتی میتواند در جامعه گسترش یابد.
در نتیجه، عجیب نیست حتی برخی از دعوتگران مسلمانان برای جذب جوانان، اسلوب و سبک خود را تنزل داده و از ادبیات و روش «کوچه بازاری» -که امروزه بهتر است بگویم «اینستاگرامی» - برای رساندن پیام دین استفاده کنند.
اگرچه این نوع خطاب چه بسا در مواردی ضروری باشد، اما نباید به روشی دایمی و رایج در میان تمام دعوتگران اسلامی تبدیل شود.
باید برای بالا بردن سطح دانش و معلومات دینی در جامعه تلاش شود. با برگزاری کلاسهای علمی در مساجد، مدارس، فضای مجازی یا هر جای ممکن، تشویق به کتابخوانی و فراگیری علوم مفید، تلاش شود سطح سواد و معرفت جامعه بالا برده شود.
به عبارت دیگر میتوان معرفت و شناخت جامعه را تعالی بخشید نه اینکه عالم و دعوتگر را مجبور کرد تا همواره و برای همیشه سطح خود را پایین نگهدارد.
در آخر خوب است به این نکته نیز اشاره کنم که الله متعال با رحمت و مهربانیاش برای قرآن کریم ویژگیهایی قرار داده است که گاه انسانهایی که از قرآن چیزی نمیدانند را دچار تحول میکند.
شیخ محمد عبدالخالق عضیمة رحمه الله ذکر نموده که یکی از افسران کانادایی در جنگ جهانی دوم، تحت تأثیر قراءت شیخ محمد رفعت رحمه الله قرار میگیرد. او این قرائت را از رادیو میشنود سپس دربارهٔ وی جستجو کرده و در مجلس او حاضر شده، به قرائتش گوش سپرده و اسلامش را اعلام میکند.[7]
حکایت غیر مسلمانهایی که با شنیدن تلاوت قرآن مسلمان شدهاند کم نیست و این از رحمت خداوند متعال برای انسانها است و قطعا او هرکه را بخواهد به راه راست هدایت مینماید.
جستجو برای یافتن قاریهای خوش صدا برای لذت بردن از قرآن و عادت کردن به تلاوت آن بد نیست، اما محروم کردن خود از معارف قرآن و اکتفا به شنیدن تلاوت قاریان خوشصدا، زیبندهٔ مؤمن واقعی نیست.
شهاب الدین امیرزاده شمس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] «الزهد والرقائق - ابن المبارك - الأعظمي» (ص359) و«سنن سعيد بن منصور - تكملة التفسير - ط الألوكة» (7/ 203).
[2] - «سير أعلام النبلاء» (3/ 352)
[3] تفسير ابن كثير - چاپ السلامة» (7/ 94)
[4] Georgina Kenyon, The man who studies the spread of ignorance, 6 January 2016,
[5] منبع پیشین
[6] - امام بخاری این حدیث را به صورت مطول روایت کرده است (80)، و این لفظ در صحیح مسلم (2671) آمده است.
[7] به نقل از عبدالرحمن بن معاضة الشهری در مقاله أين ذهب عنا ذاك الشعور الخفي بالإعجاز وسحر البيان؟!